سینه زنی_سنگین_حضرت زینب كبری سلام الله علیها_حاج محمود کریمی

[( دل خون تر از ابرو طوفان
غمگین تر از باد و باران
مانده به راه برادر
تنهاترین چشم گریان )2
من زینبم زینبم من 2
از غصه جان برلبم من 2 ]3
( آهش که در سینه مانده
جانش که بر لب رسیده )2
نقش دلش شد عزای
یک بانوی قد خمیده
( رفتی ندیدی که زینب
در کوچه ها دربه در شد )2
در موج نامحرمان بود
با قاتلت همسفر شد 2
( من زینبم زینبم من
از غصه جان برلبم من) 2
( دل خون تر از ابرو طوفان
غمگین تر از باد و باران
مانده به راه برادر
تنهاترین چشم گریان ) 2
من زینبم زینبم من
از غصه جان برلبم من 2
( یادم نرفته نوایت
دل از من و نیزه ها برد )2
افتاد در پیش طفلت
سنگی که کنج لبت خورد
یادم نرفته نوایت
دل از من و نیزه ها برد
آه ای سفر کرده باز آ
باز آ و بنگر دوباره
این مرگ تدریجی من
جان دادن بی شماره
یادم نرفته که عباس
در اضطرابم نیامد
من ماندم و ناقه ی غم
اما رکابم نیامد
[(دل خون تر از ابرو طوفان
غمگین تر از باد و باران
مانده به راه برادر
تنهاترین چشم گریان ) 2
من زینبم زینبم من 2
از غصه جان برلبم من 2 ]2