نمایش جزئیات

روضه و توسل به طفلان حضرت زینب سلام الله علیها اجرا شده شب چهارم محرم۱۴۰۳به نفسِ حاج مهدی سماواتی

روضه و توسل به طفلان حضرت زینب سلام الله علیها  اجرا شده شب چهارم محرم۱۴۰۳به نفسِ حاج مهدی سماواتی

مادر این نکته ز طفلان چو شنید
چو شنید در بر زاده ی زهرا بدوید

*دید دو تا آقازاده شم مثل خودش فدایی حسین، خوشحال اومد خدمت برادر داداش اجازه بده اینا هم برن، فرمود: زینبم تو این همه داغ دیدی برات بسه،..*

بهر تو داغ علمدار بس است
داغ یاران وفادار بس است

*اما هرجوری بود برادر و راضی کرد، آقازاده ها رو آماده میدان نمود، روانه کرد وارد میدان شدن رجز میخونن.."امیری حسین فنعم الامیر" امان از اون لحظه‌ای که صدای ناله اشون از میدان بلند شد.عزیز فاطمه رفت بدن این دوتا آقازاده رو به خیمه برگرداند، نوشتن اهل حرم بیرون اومدند، دور دوتا بدن رو گرفتند ناله می‌زدن اما یه نفر از خیمه بیرون نیومد اونم زینب کبری بود.. بابا هرچی باشه مادره، دوتا فرزند از دست داده، غمگینه، گریانه، نوشتن از خیمه بیرون نیومد مبادا چشم برادر بهش بیفته. یه غم دیگه به غم‌هاش اضافه بشه، یا صاحب الزمان.. اینجا از خیمه بیرون نیومد، اما وقتی صدای ناله علی اکبرو شنید، سراسیمه اومد دید یه طرف علی میگه ابتا.. بابا.. یه طرف بابا ناله می‌زنه ولدی.. سراسیمه اومد، صدا می‌زد "وا اخیا، و ابن اخیا"..*

نمی‌دانم چه رخ می‌داد اگر زینب نمی‌آمد
ولی آنقدر می‌گویم پدر هم با پسر می‌رفت 

کعبه بی‌نام و نشان می‌ماند اگر زینب نبود
بی امان دارالامان می‌ماند اگر زینب نبود

گرچه دادندن بیا هر یک نشان از کربلا 
کربلا هم بی‌نشان می‌ماند اگر زینب نبود

مکتب سرخ تشیع کز غدیر آغاز شد
تا ابد بی‌پاسبان می‌ماند اگر زینب نبود