نمایش جزئیات

روضه و توسل به حضرت علی اصغر علیه السلام اجرا شده شب هفتم محرم۱۴۰۳به نفسِ حاج هادی سماواتی

روضه و توسل به حضرت علی اصغر علیه السلام اجرا شده شب هفتم محرم۱۴۰۳به نفسِ حاج هادی سماواتی

مثل همیشه بوسه زدم روی گونه‌ات
اما لبم ز تاول رویت کباب شد

از بس ترک به روی ترک بسته بر لبت
شرمنده لبت، پسرم آفتاب شد

از تیرهای حرمله پیداست فکر چیست
ای غنچهٔ خزان زده وقت گلاب شد 

وقتی عمود خیمه عباس را کشید
گفتم رباب خانهٔ عمرت خراب شد

*علی رو گرفت اومد به طرف میدان صدا زد 
"یا قوم، أما ترونه کیف یتلظی عطشا"مگه نمی‌بینید این طفل چگونه داره تلظّی می‌کنه، کنایه از اینکه اگه این طفلو بگیرید آب بدید میمیره، اگه رهاش کنید می‌میره، آقا فرمود: لااقل این طفلو بگیرید، سیراب کنید از شفاعت جدم بهره ببرید. حاجت دارا، آی اون‌هایی که به امید اومدین، باب الحوائجه، باب المراده، سند مظلومیت ابی عبدالله ست.. آقا ، سخنش تمام نشده، یه وقت ببینه علی تو بغلش یه تکانی خورد،"فذُبح الطفل"...

گلویش را بریدن گوش تا گوش 
خوش الحان گردیده خاموش
 
«اللهم عجل لولیک الفرج»