نمایش جزئیات

روضه و توسل به حضرت علی اکبر علیه السلام اجرا شده شب هشتم محرم۱۴۰۳به نفسِ حاج میثم‌مطیعی

روضه و توسل به حضرت علی اکبر علیه السلام اجرا شده شب هشتم محرم۱۴۰۳به نفسِ حاج میثم‌مطیعی

پدر آرامش دنیا، پدر فرزند أعطینا
پدر خون خدا اما، پسر مجنون، پسر لیلا

به کم قانع نبود اکبر، لبالب گشت از دلبر
به یکدیگر رسید آخر، لب رود و لب دریا

*کربلا پدری آمد بالای سر پسرش،صورت به صورتش گذاشت،لب به لب های بریده اش گذاشت.خرابه شام کار برعکس شد.دختری لب به لب های بریده بابا گذاشت*

پسر دور از پدر می‌شد، مهیّایِ خطر می‌شد
پدر هی پیرتر می‌شد، پسر می‌بُرد دلها را

*لحظه های آخر هی نگاش می کرد"و نظر الیه نظرة آیسٍ منه"یه نگاه از سر ناامیدی به جوونش انداخت.*

پسر دور از پدر می‌شد، مهیّایِ خطر می‌شد
پدر هی پیرتر می‌شد، پسر می‌بُرد دلها را

*دخترا اومدن دورش رو حلقه کردن.لباس علی رو گرفته بودن،هی صدا میزدن:"علی! اِرحَم غُربَتَنا"علی گوشواره من رو نگاه کن‌‌‌.علی النگوهامو نگاه کن.دلت میاد ما رو تنها بذاری؟!همه مقاتل حال امام حسین رو نوشتند...حال زینب کبری رو نوشتند...
همیشه به این فکر میکنم وقتی علی به میدان می رفت،عباس چه فکری میکرد؟
علی نرو‌.‌...من رو تنها نذار...علی این دخترا دلشون به من و تو خوشه عموجانم...*

«یه کنج از حرم بهم جا بده
دلم تنگته خدا شاهده
هوای حرم، هوای بهشت
ببر کربلا به جای بهشت...»

در اين آشوب طوفانی، مسلمانان، مسلمانی!
مبادا اینکه قرآنی بیفتد زیرِ دست و پا

پسر زخمی، پدر افتاد
 پسر در خون، پدر جان داد
پسر ناله، پدر فریاد
 میان هلهله، غوغا

*بلند شو دارند به اشک چشمم می خندند علی...*

پسر ناله، پدر فریاد
میان هلهله، غوغا

*گفتن بذاریم تا خودش زنده اس هلهله کنیم.تا میخواست حرف بزنه،هلهله می کردند.کف می زدند، سر و صدا می کردند.کنار علی اکبر آمد،هلهله می کردند.
وقتی منادی ندا درداد:"الا یا اهل العالم قتل الحسین"همه شروع کردند با هم هلهله کردن...یک مرتبه یکی صدا زد:
کیا حاضرند به پیکرش اسب بتازونند؟*

پسر از زخم آکنده

*امشب از دیشب سخت تر شده...
آب رو هم که بستن...امشب حرم آل علی آب ندارد..به چشمات التماس کن.....*

پسر از زخم آکنده...
 پسر هر سو پراکنده...

* "وَ قَطَّعوه بالسُّیوف اربااربا..."*

پدر چون مرغ پرکنده
 از این صحرا به آن صحرا

که دیده این‌ چنین گیسو
چنین زخمی شود پهلو؟
و خاک‌آلوده‌تر از او به غیر از چادر زهرا

شاعر: سيد حميد رضا برقعی