نمایش جزئیات

روضه و توسل ویژهٔ شهادت پیامبر صلوات الله علیه اجرا شده به نفسِ استاد حاج منصور ارضی

روضه و توسل ویژهٔ شهادت پیامبر صلوات الله علیه اجرا شده به نفسِ استاد حاج منصور ارضی

ما ریزه خور سفره اطعام شماییم
در راه شما پیرو اسلام شماییم 
مشغول طوافیم به احرام شماییم
همشهری سلمان و ز اقوام شماییم

ما امت عشقیم مسلمان تو هستیم 
سر تا به قدم گوش به فرمان تو هستیم 

دستی به دامان و تمنای تو داریم
چون قطع نظر جانب دریای تو داریم
امروز فقط چشم به فردای تو داریم 
در سر هوس گنبد خضرای تو داریم

هرچند که هستیم مسلمان زبانی  
ما را چه شود که به مدینه برسانی

لطفت سبب عزت ما بوده و باشد 
دنبال شما ملت ما بوده و باشد
هر جا ز شما صحبت ما بوده و باشد
بر گردن تو زحمت ما بوده و باشد

این عشق نهان دل ما را علنی کن
ما را به ره خویش اویس قرنی کن

هرچند که در راه تو پیمان نشکستیم
 بگذر از این ظلم فراوان نشکستیم
از بی‌ادبی بر تو و قرآن نشکستیم 
دندان تو بشکست و دندان نشکستیم 

ای بنده نواز از گنه ما همه بگذر
سوگند به جان علی و فاطمه بگذر

بگذر که تو را شیعه دلخواه نبودیم
بگذار که غلامِ ولی الله نبودیم 
گاهی پی فرمایش تو گاه نبودیم
در راه تو با آل تو همراه نبودیم 

هر چند سرافکنده شدی از قِبَل ما
امشب قلم عفو بکش بر عمل ما

ما را ز کرم میثم تمار کن امشب
از آتش برپا شده بیزار کن امشب
آماده رفتن به سر دار کن امشب
دلباخته حیدر کرار کن امشب

مقبول کن این توبه ضرب الاجلی را
توفیق بده پیروی از خط علی را

حالا که پریشان دم آخر خویشی
تبداری و افتاده در این بستر خویشی
در فکر عروج از بدن لاغر خویشی
گریه کن تنها شدن دختر خویشی

آرام کنید این سینهٔ پر واهمه‌ات را
با گریه بغل کن نفسی فاطمه‌ات را

*پنج تن هستن پیغمبر، چهار تن بزرگوار دورشن، پیغمبر داره گریه می‌کنه، بی بی سوال کرد چرا اینطوری گریه می‌کنی؟ فرمود: بعد از من مصائبی بر شما وارد میشه، الان جبرئیل گفت، زهرا جون اول تویی، دونه دونه بلاها رو گفت، همه گریه کردن، اولین روضه پنج تنو ببین، روضه خون کیه؟پیغمبره، علی جان می‌بینم فرقتو می‌شکافن تو محراب، با شمشیر زهرآلود، حسن جان میبینم جیگرت پاره پاره میشه ، اما می‌بینم حسینمو میان بیابان می‌کشوننش، طوری میکشن، وحوش بیابان براش گریه می‌کنن، ماهیان دریا براش گریه می‌کنن، ....*

بعد از تو شروع محن فاطمه باشد
حرف از خبر آمدن فاطمه باشد

*وقتی دید زهرا بدجوری گریه می‌کنه، صداش زد، دهانشو بغل گوش زهرا گذاشت، فرمود: اول کسی که به من ملحق  میشی تویی، میون این همه گریه بچه‌های امیرالمومنین نگاه دارم می‌کنن ، دیدن خانم داره می‌خنده، همین یه خنده بوده، بعضیام فرمودن: وقتی تابوتو براش آوردن لبخند زد..*

حرف از خبر آمدن فاطمه باشد
آماج غم و دردِ تنِ فاطمه باشد
اجر زحماتت زدن فاطمه باشد

در شعله می‌افتد ز جفا قبلهٔ حاجات
بعد از تو چه آید به سر مادر سادات
بعد از تو به گلزار رخش خار بیفتد
زهرای تو بین در و دیوار بیفتد