نمایش جزئیات

روضه و توسل ویژهٔ شهادت امام رضا اجرا شده به نفسِ کربلایی ابوالفضل قمی

روضه و توسل ویژهٔ شهادت امام رضا اجرا شده به نفسِ کربلایی ابوالفضل قمی

ای در حرمت ناشدنی ها شدنی ها
از عشق تو هستیم اویس قرنی ها

آقاجان، مولاجان..!
مدیون تو این روضه و این سینه زنی ها
ای صحن تو رویای بقیع حسنی ها

در صحن تو هر کس به لب داشت حسن جان
حس کرد که در قلب بهشت است بقرآن

ای صاحب بی چون و چرای وطن ما
ای جان جهان خسرو شیرین دهن ما

مدیون کرم خانه ی تو مرد و زن ما
کارِ که بجز توست حسینی شدن ما

لطف نظر توست فقط، قبله ی عالم
این قصه ی وابستگی ما به محرم

همچین که کاروان علی بن موسی الرضا رسید به نیشابور شیعیان سراسیمه آمدن همه آمدن به استقبال حضرت هلهله کنان کف زنان ،شادی کنان آخ اومدن دور مولا رو گرفتن،یابن رسول الله ی سخنی،یه حدیثی،یه یادگاری اینجا از خودتون بجا بگذارید ،حضرت نیت کرد خطبه ای برا مردم بخونه..یه نفرصدا زد.. همه آرام باشین عزیز فاطمه میخواد صحبت کنه. نه هلهله ای نه سر و صدایی..همه آرام ،مولا سر از کجاوه بیرون آوردن ،اون حدیث معروف سلسله الذهب ،شروع کردن برا مردم گفتن همه گوش سپردن.. اینجا یه پسر فاطمه میخواست حرف بزنه ،یه پسرفاطمه ام، کربلا قنداقه ی علی رو رو دست گرفت هی صدا میزدن هلهله کنید
مبادا صدای حسین ب این لشگر برسه..
چه کردن ؟ یه وقت دیدن علی عبدالله احساس کرد محاسن مبارک گرم شده آرام آرام دست برد بندهای قنداقه رو بازکرد صدا زد علی جان...!*

از داغ خود شرر به دل ماسوا زدی
از بس،به روی دست پدر دست و پا زدی

«حسیـــــــن...‌»

لالاکن اصغرم آروم بگیرم
لالاکن خسته ای عمه میدونه
لالا.لالا، بخواب آروم به روی دست بابا

*یه قدم برگردیم عقب شب عاشورا از هرخیمه ای صدا تکبیر میومد اما یه خیمه هست همه دارن لالایی میخونن هی قنداقه رو دست به دست میکنن واویلا..*

لالا،لالا عمو رفته براتو آب بیاره
لالا،لالا آخه قول عمو ردخور نداره

«لالا،لالا،لای لای علی لای لای»

رو زدم آب بگیرم پسرم را کشتن 

*همه ی روضه ی این شش ماهه یه طرف
اون موقعی که این بچه رو زیر عبا پنهان کرد.دیدن هی یکی دو قدم میره و برمیگرده
خدا به اضطرار ابی عبدالله، امام معصوم مضطر شد. اینجا بود که خود خدا اومد وسط..برا علی اکبر نیومدها برا علی اکبری که نگاه کرد دید همه دارن کف میزنن

*صدا زد "دَعه یاحسیـــــن" نگران نباش ما تو بهشت براش دایه گذاشتیم شیرش بده
 اینجا به حسین دلداری دادن آخ امان از دل رباب...*

رباب است و خروش و خسته حالی
به دامن اشک و جای طفل خالی

اگر گهواره را پس داده بودن
دلش خوش بود با آن طفل خیالی
بس کن رباب حرمله بیدار می‌شود