نمایش جزئیات
روضه و توسل ویژهٔ شهادت امام رضا اجرا شده به نفسِ حاج حسن شالبافان

"لاحول و لا قوه الا بالله العلی العظیم
حسبنالله و نعم الوکیل نعم المولی و نعم النصیر"
*یکی یکی تیرها رو به جان میخرید سعید حواسش هست تا نماز امام تمام بشه سجده آخر رو که ابی عبدالله رفت همینجوری داره تیرها میاد با دست و صورت و سینه میگرفت. تا ارباب ما فرمودند: السلام علیکم و رحمت الله و برکاته.. دیدن سعید با صورت جلوی حسین خورد زمین.. ابی عبدالله سراسیمه سرش رو از رو زمین برداشت داره نفس های آخرش رو میکشه یه نگاه تو صورت ارباب کرد. آقا وفا کردم یا نه؟ آقا جان راضی شدی یا نه ؟ امیری حسین و نعم الامیر...*
عشق رسوایی محض است که حاشا نشود
عاشقی با اگر و شاید و اما نشود
*حبیب اومد بره رفیق خوب چقدر خوبه مسلم ابن عوسجه تو صف ایستاده بود حبیب صداش زد گفت بیا اومدم حنا بخرم گفت بیا بری.کجا؟ نامه برام اومده "من الغریب الی الحبیب"*
شرط اول قدم آن است که مجنون باشيم
هر کسی در بدر خانه ی لیلا نشود
دیر اگر راه بیفتیم به یوسف نرسیم
سر بازار که او منتظر ما نشود
لذت عشق با این حس بلاتکلیفی است
لطف تو شاملم آیا بشود یا نشود
آقا جان !
من فقط روبروی گنبد تو خم شده ام
کمرم غیر در خانه ی تو تا نشود
هر قدر باشد اگر دور ضریح تو شلوغ
من ندیدم که بیاید کسی و جا نشود
*دلم برا بالا سر امام رضا تنگ شده...*
مرده را زنده کند خواب نسیم حرمت
کار اعجاز شما با دم عیسی نشود
آقا جان بارها حاجتی آوردم و هر بارش
پاسخی آمده از سمت تو الا نشود
امتحان کرده ام این را حرمت دیدم که
هیچ چیزی قسم حضرت زهرا نشود
*خیلی آقا مادریه از بس مادری بود بچه نگاه به بابا میکنه جوادش چهار پنج سال داشت هی مشت رو زمین میکوبید.مفضّل دوید امام جواد رو بغلش کرد آورد محضر آقا. چیه بابا ؟ چرا انقدرهی مشت رو زمین میکوبی؟ کی و میکشی ؟کی و آتیش می زنی؟ گفت: بابا اونهایی که مادرم و بین در و دیوار شهید کردن...*
معلوم بود آقای ما را زهر دادن
آخه وقتی که می آمد عبایش بر سرش بود
دختر ندارد تا که دستش را بگیرد
پس لااقل ای کاش آنجا خواهرش بود
*شکر خدا این خواهر نرسید به حجره امام رضا ..شکر خدا لحظه آخر خانم جان تا نبود
آخه میگن امام رضا هی به خودش میپیچید هی میگفت جگرم داره میسوزه این خواهر نبود لحظه ی آخر..اما یه خواهری سراغ دارم..*
از حرم تا قتلگه زینب
صدا می زد حسین
*همچین که رسید دید شمر با چکمه سیاه با خنجر برهنه میبرن..دارن از پشت، سر تو ...*
والشمر و جالسٌ نفس مادرش گرفت
سر را برید و جلوی خواهرش گرفت
برچسب ها
- باب الحرم
- شهادت
- مداحی
- آموزش مداحی
- دانلود مداحی
- متن روضه
- امام رضا
- حاج حسن شالبافان
- حسن شالبافان
- شالبافان
- شعر به همراه سبک
- متن شعر
- اشعار مذهبی
- گريز روضه
- متن اشعار
- پایان ماه صفر
- مداحی حسن شالبافان
- امام هشتم
- متن روضه شهادت ثامن الائمه
- متن روضه شهادت امام رضا
- متن روضه شهادت علي بن موسي الرضا
- مداحی برای ایام مخصوص زیارت امام رضا