زمزمه و توسل به حضرت زهرا سلام الله علیها اجرا شده۱۴۰۳ به نفسِ حاج‌محمد رضا طاهری

هنوز آتیشِ درِ خونه
دل علی رو می سوزونه

یادم نمیره این جماعت
این آدمای بی مروت

می کشیدن منو با کینه
می زدنت به قصد قربت
وای از مصیبت...

دیدم که خون میباره مسمار
دیدم چهل تا مردم آزار

* انگار روایت اینم شنیده گفته...*

ریختن تو خونه و چهل بار
خوردی به دیوار

دیدم دارن میزننت دوباره
یکی رو چادر تو پا میذاره
زدن نگفتن که تو راهی داره

دیدم بازم با درد پهلو
اومده توی کوچه بانو

یه طرف اون شکسته سینه
یه طرفم کلِّ مدینه

* کسی میتونه درد دل مولا رو بشنوه ساکت باشه...*

تا که غلاف رسید و دیدم
که زندگیم نقش زمینه
وای از مدینه

بمونه حرفای اضافه
قاتل من زخم غلافه
از مالیات، قنفذ ملعون دیگه معافه

گل امیدمو به ریشه کندن
حالا که دارن دستمو می بندن
وایسادن و به غصه هام می خندن
ای داد بیداد..

* یه موقعی دشمن؛ از همه بهتر روایت گری میکنه. گفت وقتی حضرت امام زمان ارواحنا فداه تشریف میارن، اول کنار قبر مادرشون زهرا میرن. آرزوی دیرینه همه اهل بیته. جوادالائمه رو زمین می کوبید میگفت "والله لاخرجنهما و لأحرقنهما" بیرونتون میکشم، آتیشتون میزنم. حالا بدست امام زمان قراره اتفاق بیفته. حضرت نانجیب رو جلو میاره. سؤال میکنه ملعون، قبل از اینی که قصاصت کنم ازت سؤال دارم. به چه جرمی اومدی درِ خونه مادرمو آتیش زدی؟ به چه جرمی سیلی تو صورتش زدی؟ همه رو انکار میکنه. من نبودم، اشتباه رسوندن به شما. حضرت دست میکنه داخل قبای نازنینش. نامه این بی شرف رو درمیاره. خودش نوشته به معاویه؛ اومدم پشت در اول صدای نفس کشیدن های فاطمه رو.  نامحرم! پشت در! صدا نفس کشیدن های فاطمه رو...اما همین‌که در، نیم سوخته شد، چنان با لگد به در زدم. صدای شکسته شدن استخوان های  پهلوش رو شنیدم. یا زهرا...*