نمایش جزئیات
روضه و توسل به حضرت زهرا سلام الله علیها اجرا شده۱۴۰۳ به نفسِ حاجمحمد رضا طاهری
بدون عطر خوش یاس تو بهاری نیست
بدون محور خورشیدی ات مداری نیست
تو پشت گرمی پیغمبر مباهله ای
شکست دادن این قوم با تو کاری نیست
به خانه داری ات بیت وحی محتاج است
وگرنه شأن بلند تو خانه داری نیست
اگر تو بانوی شهر منی فقیری نیست
اگر تو روزی شهر منی نداری نیست
* فک کن الان تو صحرای محشر ایستادی. تو اون شلوغی محشر، دنبال این میگردی بی بی یه نگاه میخواد بهت بکنه. منادی داره صدا میزنه چشماتونو پایین بندازین. حبیبه ی خدا فاطمه میخواد وارد محشر بشه...*
مباد صبح قیامت شفاعتم نکنی
به غیر عاطفه از مادر انتظاری نیست
شاعر:علی اکبر لطیفیان
* حتی یه لحظه ام شک و شبهه به ذهنت نیاد. مگه میشه این مادر، به فکر گریه کنای حسینش نباشه؟! روایت میگه وقتی بهش اصرار میکنن ملائکه؛ بی بی جان! خدا اصلاً بهشتو برای تو خلق کرده. چرا وارد نمیشی؟ می فرماید: من کار دارم تو این صحرای محشر. من قول دادم به گریه کنای حسینم. تا دونه دونه گریه کنای ابی عبدالله رو پیدا نکنه، خودش وارد بهشت نمیشه. امام باقر علیه السلام فرمود: مادر ما به داد همه میرسه. دیگه تو صف محشر جز کافر و منافق دیگه کسی باقی نمی مونه. میخوای صداتو بی بی بشنوه، این صدا روز قیامت بهت برمیگرده. از پرده جگر صدا بزن یا زهرا...*
نداشت فرصت هیچ استخاره در کوچه
نداشت مادر من راه چاره در کوچه
شبیه بارش باران، بی امان می ریخت
از آسمان نگاهش ستاره در کوچه
به رخت آدمی ابلیس بود ظاهر شد
چه ها کشیدم از آن بدقواره در کوچه
نه تازیانه نه در، نه غلاف، موی مرا...
سپید کرده فقط یک اشاره در کوچه
اگر این است تأثیر شنیدن
شنیدن کی بود مانند دیدن
* الهی بمیرم برا امام حسن. حضرت فرمود: دیگه، روضه ما اینه...آه..*
کسی نبود ببیند چگونه می پیچید
صدای ضربه ی سیلی دوباره در کوچه
* وای مادرم... هرچی میریم جلوتر سخت تر میشه...آه.. یابن الحسن! ازت معذرت میخوام آقا...*
چه ضربه ای که از آن ضربه گوشه ی ابرو
گرفت بر لبه ی سنگ خاره در کوچه
چه ضربه ای که از آن ضربه بند بند دلم
شبیه نامه شده پاره پاره در کوچه
همین که مادرم افتاد بر زمین ؛ افتاد
نفس نفس نفسم در شماره در کوچه
هنوز هم که هنوز است سخت می گردم
برای یافتن گوشواره در کوچه
به زیر سقف نگیرید روضه ی مادر
به پا کنید فقط یادواره در کوچه
شاعر:علیرضا خاکساری
* رحمت خدا به عبدالزهرا، این ذاکر با اخلاص آل الله. کسی که تو عمر خوندنش، یه بارم شده خواب امام حسنو ببینه، معلومه چه مهر تأییدی بهش زدن. حضرت فرمود چرا روضه ما رو عبدالزهرا نمیخونی؟ گفت آقا من که یه عمری روضه خونه شمایم. تا همین چند روزه؛ ماه صفر، من روضه های شما رو، نکنه غلط میخونم روضه تون رو! روضه اون آنچه که به ما رسیده، مسموم کردن شما، پاره پاره های جگرتون تو تشت؛ تیر بارون کردن بدن. فرمود: نه نه نه اینا درسته، همه اینا روضه منه. اما روضه ما اهل بیت اون لحظه ای بود، که دستم تو دست مادرم زهرا بود. با چه شوقی داشتیم از مسجد بر میگشتیم. مادر، آبروی اینا رو برد. سند فدک رو گرفت دستش داریم بر میگردیم. عبدالزهرا! چشمت روز بد نبینه. یه وقت دیدم از هر طرف راه مادرمو سد کرد...*
برچسب ها
- محمدرضا طاهری
- محمد رضا طاهری
- آموزش مداحی
- طاهری
- محمد طاهری
- حاج محمدرضا طاهری
- حاج محمد طاهری
- متن روضه حضرت زهرا
- حاج محمدطاهری
- متن روضه حضرت فاطمه
- حاج محمد رضا طاهری
- متن روضه شهادت حضرت زهرا
- متن روضه جانسوز
- متن گریز روضه حضرت زهرا
- متن روضه شهادت حضرت فاطمه
- متن روضه برای شهادت حضرت فاطمه
- متن روضه برای شهادت حضرت زهرا
- متن روضه برای ایام فاطمیه
- فاطمیه 1403
- فاطمیه سال۱۴۰3
