نمایش جزئیات

روضه و توسل به حضرت زهرا سلام الله علیها اجرا شده۱۴۰۳ به نفسِ حاج‌مهدی تدینی

روضه و توسل به حضرت زهرا سلام الله علیها اجرا شده۱۴۰۳ به نفسِ حاج‌مهدی تدینی

یا فاطمه با قدر و جلالی که تو داری
در حیرتم از رنج و ملالی که تو داری

کس با خبر از قدر بلند تو نگردد
در فرصت کوتاه و مجالی که تو داری

ای زهره ی زهرا بابی أنت و امی
در حیرتم از شوق وصالی که تو داری

اسلام غریب است و علی یکه و تنهاست
این است همه فکر و خیالی که تو داری

*انقدر به فکر اسلام و مظلومیت علی بودی خودتو فداش کردی*

ای لاله ی پر پر شده بین در و دیوار
خون گریه کند فضه به حالی که تو داری

*چرا خون گریه کرد فضه چرا ناله زد فضه؟آخه تا دید علیش تنهاست تو خونه غریبه، اومدن پشت در به زور از علی بیعت بگیرن خودش رفت پشت در، گفت شاید صدای دختر پیغمبرو شنیدن دست از کارشون برداشتن، شروع کرد ناله زدن یارسول الله ببیین چه خبره پشت در خونه ی علی، هیزم آوردن، ملعون تو نامه اش به معاویه نوشته تا صدای فاطمه رو شنیدم یه لحظه دلم نرم شدچند قدم برگشتم.ولی یاد همه کینه هایی که از علی به دل داشتم افتادم چنان با ضرب لگد به در زدمصدای شکستن استخوانهای فاطمه هنوز تو گوشمه، ای وای...تازه به همین بسنده نکرد میگ تازیانه رو از فنفذ گرفتم انقدر ب دست و پهلوی فاطمه زدم، چنا زدم ک درروی فاطمه افتاد فاطمه رو زمین، اینجا بود ک صدا زد "یا فضة قد خذینی، فقد قتل ما فی احشائی"فضه به دادم برس محسنمو کشتن...*

بر حاشیه ی برگ شقایق بنویسید
گل تاب و توان در و دیوار ندارد