نمایش جزئیات
مرثیه و توسل بسیار جانسوز _حضرت زینب کبری سلام الله علیها_ حجت الاسلام میرزامحمدی
وقتی به دنیا آمد پیغمبر اکرم مدینه نبودند . تا سه روز این نوزاد بدون نام بود . حالا چه سرّی داره نمیدانیم . تنها مولودیست که تا سه روز بدون اسمه . چون پیغمبر اکرم فرمودند بچه که به دنیا آمد تا هفت روز او را به نام من صدا بزنید و اگه دختر بود به نام دخترم زهرا ... بعد از هفت روز عقیقه کنید و سر او را بتراشید و صدقه بدید و بعد نام اصلیشو صدا کنید . در گوش راست اذان ، در گوش چپ اقامه ...اما این تنها مولوده ایست که سه روز بدون نام بود .
حالا شاید من اینجوری استفاده میکنم از همین جا یه وجه اشتراکی با اون بدنی که سه روز رو خاک گرم کربلا بی نام و نشان موند ارتباط داشته باشه ...
نمیدانم!
پیغمبر تشریف آوردند ...
اولین کسی که به پیغمبر بشارت داد أبی عبدالله بود ...
تا بشارت ولادت خواهرو داد پیغمبر گریه کرد . چه راز و رمزی توی این گریه هاست! میدونید سالها پای روضه و منبر بزرگ شدین ... بماند!
وارد منزل شدند .
اول و خاتمه هر سفری پیغمبر
عزم دیدار حرمخانه ی زهرا میکرد ...
وارد خانه فاطمه شد . قنداقه رو امیرالمؤمنین دادن ، تا قنداقه رو گرفت فرمود علی جان! نامشو چی گذاشتی؟
ادب امیرالمؤمنین رو ببینید ... عرضه داشت : نامگذاری بچه های زهرا باشماست ... ما بر شما پیشی نمی گیریم ...
پیغمبر هم فرمود نامگذاری بچه های زهرا با خداست نه بامن ...
تنها امامزاده ای که نامش از طرف جدا جَعل شده نام زینب کبراست ... حتی اباالفضل العباس این ویژگی رو نداره ... چون نام عباس رو امیرالمؤمنین گذاشت ... اما نام زینب رو خوده خدا گذاشت ...
فَنَزَلَ جَبرئیل ... همون تشریفاتی که برای أبی عبدالله پیاده شد برای نامگذاری زینب پیاده شد ...
جبرئیل نازل شد ...
یارسول الله ! سَمَّ هذه الْمولودَه «زِیْنَب» ... نام این مولوده رو زینب بذار ...
قنداقه رو تحویل گرفت ... روشهای برات نمیخونم . اصلا ولادت او ولادت گریه س ... گریه ی من و تو هم نه گریه ذوق و شوقه ... عمل به سیرهٔ پیغمبر و فاطمس ... هر کی میخواد عمل به سیرهٔ پیغمبر و زهرا کنه بسم اللّه ...
صورت زینب رو آورد مقابل لبها ... فاطمه و علی دارم میبیند ...
فَوَضَعَ فَمَهُ الشَریف عَلیٰ خَدِّهَ المُنیف ...
این لبارو گذاشت رو دوگونه ی زینب ...
فَبَکیٰ بُکاٰئاً عاٰلیاٰ ...
شما میدونید ... هرجایی رو از هر کسی رو که پیغمبر توی خمسه طیبه بوسه زده چه بلایی بر سرش آوردن ؟!؟ ... من دیگه اشاره نمیکنم ... تا گریه کرد ، فاطمه گریه کرد.
چتونه مردم !؟ روز ولادته ... الان حرمش زائر نداره . الان حرمش ناامنه ... چقدر رفیقامون کشته شدند ... پیکرهاشون هنوز نیومده ... یاد همشون امشب مهمان سفره ی زینبی باشند ...
طاقت نداشت . تا دید پیغمبر گریه کرد، فاطمه هم گریه کرد .
پرسید بابا چرا گریه میکنی؟
فرمود: أَخْبَرَنی جبرئیل أنَّ هذه البِنت سَتُبلیٰ بِبَلایاٰ مِن أوَلِ عُمرِها إلیٰ آخِرِها ...حسین ....دل میدی یا نه ... زن و مرد ...
همینجا بلافاصله مادرش زهرا برامون یه سفره پهن کرد ... اسم تک تک مارو نوشت ... پرسید : بابا ! ...
فَماٰ ثَوابُ مَن بَکیٰ عَلَیهاٰ؟ ...ثواب کسی که بر زینب گریه کنه چیه ؟!
آماده ای یا نه ؟!
فرمود ثواب گریه کن زینب اینه ... برابری میکنه با ثواب گریه بر حسن و حسین ...
اینو اشاره کنم ... تو خود حدیث مفصل بخوان از این مجمل ...
سلمان میگه منم بودم . یه نگاه به جمعمون کرد . فرمود حاضرین به غائبین اطلاع بدن... احترام این دختر بر همه واجبه...حسین ....چه احترامی کردند ... تاریخ نوشته قبل کربلا هیچ چشمی قد و قامتشو ندیده بود ... اما بعد کربلا ، چشمی نبود قد و قامتشو ندیده باشه ...حسین ...