نمایش جزئیات

سینه زنی واحد زیبا_ ویژه شهادت حضرت زینب سلام الله علیها _حاج محمد کمیل

سینه زنی واحد زیبا_ ویژه شهادت حضرت زینب سلام الله علیها _حاج محمد کمیل

سَکَنات تو علی ، در وَجَناتت زهرا
شیر زن مثل تو دیگر ، نمیاید دنیا

چادرت چادر زهراست ، حجابت نور است
به گمانم گِرهٔ معجرت اصلا کور است

صبح یک شعبه از انوار رُخت شد پیدا
در حدیث آمده خورشید ، نیامد بالا

تو خداوند حیائی ، به خداوند قسم
حکم شاعر شد و در مدح تو برداشت قلم

دختر فاطمه یا اُم أبیهای دگر
چه بنامیم تو را ، کوثر و بعد از کوثر

نام تو واژهٔ سختی‌ست که معنا نشده
مثل تو هیچکسی زینت بابا نشده

نور در نوری وخورشید حجابت شده است
تازه زانوی اباالفضل رکابت شده است

دشت با آن همه اندوه تماشائی بود
آنچه می دید فقط چشم تو زیبائی بود

اصلا این دشت پریشان تو بود از اول
کربلا عرصهٔ جولان تو بود از اول

لکهٔ ننگ به پیراهن تاریخ شدند
دشمنان تو اسیرت شده ، توبیخ شدند

دختر حیدر کرار ، حقارت هیهات
غمِ بی معجری و حرف اسارت ، هیهات

آنچه گفتند و شنیدید ، نیامد سر تو
دست دشمن نرسیده نخی از معجر تو

کوفه تا شام به هجده سرِ بر نیزه قسم
از سرِ دوشِ تو یکبار نیفتاد عَلم

از سرِ مقنعه ، گردی بتکانی کافیست
تیغ وشمشیر چرا،خطبه بخوانی کافیست

ظاهرت زینب کبری شده ، باطن حیدر
وقت آن است علی جلوه کند بر منبر

نکن ابراز غضب را ، نمی‌ارزد کوفه
خم به ابروت بیاور ، که بلرزد کوفه

خطبه هایت همه آیات در انزال علی‌ست
ذوالفقار سخنت ، تیزتر از مال علی‌ست

تیغ برداشته ای ، ضربهٔ نطقت کاری‌ست
واژه در واژه ، علی در سخنانت جاری‌ست

گرم هوهو شده این تیغ که میچرخد مست
شعردیوانه توصیف تو شد،وصف شکست

همه مبهوت رجزخوانی چشمان توهستند
پریشان تو هستند
علی آمده یا زینب کبری همه حیران تو هستند

علی در سخنانت ، حرکاتت ، عملت ، طرز نگاهت ،
غضبت ، شیوهٔ نطقت ، نفست ، لحن فصیحت ،
کلامت ، نظرت ، حجب و حیایت ، جبروتت ، قدمت ...

شیر خدا در تو رسیده‌ست به تکرار
به کشتیِ سخن را دم پیکار
چه خوب است بگویند به توزینب کرار ...