نمایش جزئیات

مناجات و روضه_ آقا و مولا موسی ابن جعفر علیه السلام_حاج محمود کریمی

مناجات و روضه_ آقا و مولا موسی ابن جعفر علیه السلام_حاج محمود کریمی

"لاحَوْلَ وَلا قُوَّةَ اِلاّ بِاللَّهِ الْعَلِىِّ الْعَظیمِ أَسْتَغْفِرُاللهَ الَّذى لا إِلـهَ إِلاّ هُو الْحَىُّ الْقَیُّومُ ذُوالجَلالِ وَ الإِكْرامِ واتوب علیه"

 

چشم مرا پیاله ی خون جگر کنید2

هر وقت تر نبود به اجبار تر کنید

من کمتر از گدای شب جمعه نیستم

خانه به خانه دست مرا در به در کنید

بدکاره ها به نیمه نگاهی عوض شدند

مارا فضیل فرض کنید و نظر کنید

 

*زن بدکاره رو بردن تو زندان آقا موسی ابن جعفر، اولیاء خدا،معصومین،انبیاء از فحشا انقدر تنفر دارن،زجر میکشن، ناراحت میشن، لذا یوسف وقتی به جایی رسید که قرآن میفرماید:فَلَمَّا رَأَیْنَهُ أَكْبَرْنَهُ وَقَطَّعْنَ أَیْدِیَهُنَّ وَقُلْنَ حَاشَ لِلَّهِ مَا هَٰذَا بَشَرًا "انگشتاشونو زن ها بریدن بعد دعوت به منکر کردن، یوسف گفت خدایا زندان بر من گواراتر از این چیزیه که اینها منو دعوت می کنن" جوونه آمد گفت منم تو موضوعی که یوسف قرار گرفت ،قرار گرفتم"چرا مثه یوسف بهم توجه نکرد خدا؟ کدوم ماجرا "وَرَاوَدَتْهُ الَّتِی هُوَ فِی بَیْتِهَا عَن نَّفْسِهِ وَغَلَّقَتِ الْأَبْوَابَ وَقَالَتْ هَیْتَ لَكَ ۚ قَالَ مَعَاذَ اللَّهِ" گفتم تو معاذالله شو سفت و سخت گفتی یا از ترس اینکه کسی نیاد؟از ترس رسوا شدن بود یا از ترس خدا؟یوسف فرقش این بود تا آخر عمرش تنش میلرزید ازین قضیه"یوسف تنش میلرزید" زن بدکاره رو انداختن تو سلول آقا موسی ابن جعفر سلام الله علیه گفتن میره داخل سلول شروع می کنه به رقصیدن و لودگی" یک روزی گذشت رفتن ببین چه کردن با اعصاب امام چه کردن با روحیه ی موسی ابن جعفر؛وقتی رفتن دیدن زن عبای آقا رو به سر کشیده داره نماز میخونه و میگه الهی العفو ...؛گریه می کنه*

 

بدکاره ها به نیمه نگاهی عوض شدند

مارا فضیل فرض کنید و نظر کنید

این تحبس الدعا شدن ازمرگ بدتر است2

فکری برای این نفس بی اثر کنید

العفو گفتنم که به جایی نمی رسد

ذکر حسین حسین مرا بیشتر کنید

در می زنیم و هیچ کسی وا نمی کند

پس زودتر امام رضا را خبر کنید ....

 

دلت روضه میخواد؟ با گریه دعات بالا میره، هر جا نشستی آقا و مولا رو صدا بزنیم

حسین ......."