نمایش جزئیات
بیت فاطمه
امشب بــــه بیت فاطمه رضوان گل افشانی کند
روح الـقدسی مِدحت گری، حَورا غزل خوانی کند
گیتی بــــــه تن پیراهن از، انوار ربانی کند
شادی و غم بـــــــا دل صفا پیدا و پنهانی کند
در سینه های سوخته آتش گـــلستانی کند
زیبد جهان هستی خــود، یکباره قربانی کند
ریحانه ختم رسل فـــرزند زهـــــرا آمد
آری حسین بن عـــــلی امشب بدنیا آمده
امشب به روی دست خود، قرآن گــرفته فاطمه
امشب ز باغ آرزو، ریحان گــــرفته فاطمه
امشب ز دریای ولا، مـــرجان گرفته فاطمه
امشب ز داور گــــوهر ایمان گرفته فاطمه
امشب بـــــرای اهل دل، جانان گرفته فاطمه
امشب حسینش را به بر چون جان گرفته فاطمه
امشب در عــــاشورئیان بر پا شده شوری دگر
از خانه زهرا رود بــــر آسمان نوری دگر
فُطرس بـــیا فُطرس بیا شور حسینی ساز کن
درد درون خـــــویش را ابراز کن ابراز کن
حـــرف دل بشکسته را آغار کن آغاز کن
پـــروانه شو پروانه شو پر باز کن پر باز کن
بـــرگرد شمع روی او پرواز کن پرواز کن
نــازی بکش زان نازنین بر خلق عالم ناز کن
عــــین الحیات عاشقان در عالمین است این پسر
بـــــاب النجات عاصیان یعنی حسین است این پسر
شــــور آفرین عاشقان، با شور عاشوراست این
مــــشعل فروز بزم جان روشنگر دلهاست این
ریـــحانه ختم رسل دردانه زهراست این
مــــاه امیرالمومنین مهر جهان آراست این
تــوحید از سر تا بپا قرآن ز سر تا پاست این
وجــــه خدا خون خدا عبد خدا سیماست این
از آســــمان و از زمین آید بگوش این زمزمه
ای عــــاصیان ای عاصیان آمد حسین فاطمه
<غلام رضا روزگار>(میثم)