نمایش جزئیات
مدح خوانی زیبا _ ویژۀ میلادِ قمر بنی هاشم حضرت ابوالفضل العباس سلام الله _ کربلایی حسین سیب سرخی
هر که از قافله فطرسیان جا مانده
نظرش خیره به گهواره ی سقا مانده
زور بازویِ تو بی حدّ و عدد خواهد شد
بعد از این ام بنین، ام اسد خواهد شد
با وجود تو زمین حیدرِ دیگر دارد
کعبه جا دارد اگر باز ترک بردارد
از درِ خانۀ او پا نکشیدم هرگز
چون حسینی تر از عباس ندیدم هرگز
این اباالفضل که از قبله فراتر می رفت
مرتضی بود که بر دوشِ پیمبر می رفت
علی اکبر به ثنا گویی او می آید:
چقدر منبرِ کعبه به عمو می آید
خطبه خواند و همه را محوِ صدایِ خود کرد
در حقیقت همه را قبله نمایِ خود کرد
گفت این خانه که حق آمد و ایجادش کرد
مسجدی بود که بابایِ من آبادش کرد
از درِ خانۀ او پای نکشیدم هرگز
چون حسینی تر از عباس ندیدم هرگز
«کاشفَ الکرب» تویی؛ خنده ی ارباب تویی
«پدر خاک» علی و «پدر آب» تویی!
رویِ چشمِ تو بود جایِ حسن جای حسین
هست مابین دو ابروی تو بین الحرمین
پیش خورشید و قمر سایه ی تو سنگین است
و فقط محضر زینب سر تو پایین است
ساقی ما چه شرابی چه سبویی دارد
بنویسید رقیّه چه عمویی دارد!
صحبت از مردی تو کار بنی هاشم بود
نام تو در دل میدان رجز قاسم بود
زور بازوی علی ریخته در بازویت
ذوالفقاری نبود تیزتر از ابرویت
تیغ چرخانده ای و پیش تو طوفان هیچ است
لشگری پیشت اگر آمده میدان، هیچ است
وسط جنگ زمین را به زمان دوخته ای
فن شمشیر زنی را ز که آموخته ای؟!
ای جوان! پیرِ رَهَت کیست از آن شاه بگو؟
«أشهد أنَّ علیاً ولیُ الله» بگو
او علمدار حسین است ببخشید مرا
مدح او کار حسین است ببخشید مرا
شاعر : مجیدتال