نمایش جزئیات
بهر مواج ولا را گوهری پیدا شد
بهر مواج ولا را گوهری پیدا شد
آسمان های شرف را قمری پیدا شد
پدر پیر خرد را پسری پیدا شد
همه گفتند حسین دگری پیدا شد
مژده ای اهل ولا باز ولی آمده است
که علی بن حسین بن علی آمده است
آه امشب عرق شرم ز پیشانی ریخت
مهر انوار خود از بهر گل افشانی ریخت
آسمان از سر و رو اختر نورانی ریخت
نقل در مقدم آن بانوی ایرانی ریخت
پسری زاده که عیساست ز جان پا بسترش
می سزد مریم اگر بوسه زند بر دستش
پسری زاده علی نام و محمد مرآت
چه پسر خاک رهش آبروی آب حیات
چه پسر عبد خدا و به خدا جلوه ی ذات
به کمال و به جمال و به جلالش صلوات
یوسف فاطمه را نور دو عین اورده
یا حسین دگری بهر حسین آورده
این پسر دست گل یاسین است
این پسر طوطی گلخانه ی علیین است
این پسر جان حسین است و روان دین است
فاطمی روی علی خوی و نبی آیین است
این پسر کعبه و چشم همگان زمزم اوست
زندگی بخش همه عالم و آدم دم اوست
این کریمیست که دشمن همه شرمنده ی اوست
این خدا نیست ولی خلق جهانم بنده ی اوست
این تجلای جمال ازلی می باشد
ای علی بن حسین بن علی می باشد