نمایش جزئیات

مدح خوانی_ویژۀ میلادِ حضرتِ امام زین العابِدین علیه السلام _حاج محمود کریمی

مدح خوانی_ویژۀ میلادِ حضرتِ امام زین العابِدین علیه السلام _حاج محمود کریمی

ما همان یا کریم بام شما

جبرئیل قدیم بام شما

صبح روز نخست خواندمتان

چقدر آشناست نام شما

صبح روز ازل حوالی نور

سجده کردیم بر کدامِ شما؟

من حلالم بُود حلال شما

من حرامم بود حرام شما

چهارده قرن دست هیچ کسی

دل ندادم به احترامِ شما

به شما معدن کرم گفتند

و به ما سائل حرم گفتند

پر من بال و بال من پر شد

پر و بالی زدم کبوتر شد

به نفس های حضرت سجاد

حالمان خوب بود و بهتر شد

سحرّ پنجم عبادت بود

کوچه هایِ خدا معطر شد

مردی از سمت ابرهای دعا

آمد و خشکی دلم تر شد

آمد و با خودش کتاب آورد

او امام آمد و پیمبر شد

مردی از سمت آفتاب آمد

با مفاتیحِ مستجاب آمد

آمده تا مرا تکان بدهد

چشم گریان به این و آن بدهد

آمده روی پشت بام سحر

با صدای خدا اذان بدهد

بشکند میله قفس را تا

بالها را به آسمان بدهد

با خودش مصحف نور آورده

تا خدا را به ما نشان بدهد

به نگاهش دخیل می بندیم

تا مناجات یادمان بدهد

ای مسیر سبز نجات

بر مناجات کردنت صلوات

ای مناجات و ای نسیم دعا

راهِ نزدیکِ ما به سمت خدا

ای که دریا کنار تو قطره

قطره با یک نگاه تو دریا

نذر سجاده قدیمی توست

چهارمین رکعت نوافل ما

ای امام علی دوم من

ای امام چهارم دنیا

مرد شب زنده دار سجاده

مرد محراب التماس دعا

از تو بوی نماز می آید

بوی راز و نیاز می آید

آفتابی که حق کشیده تویی

جلوه ای که کسی ندیده تویی

با ظرافت ، خدای عز و جل

بی نظیری که آفریده تویی

آنکه با کفّه ی تولایش

پای میزانمان کشیده تویی

شب اسیر هزار رکعت تو

به خدایت قسم پدیده تویی

نخلهای بلند نخلستان

بارش رحمتی که دیده تویی

با دعای غلام دارد

آسمان مدینه می بارد

شاعر:علی اکبر لطیفیان

 

 

*غلامش دعا کرد؛بارون بارید...یه رندی فهمید به دعای کی بارون آمده...دنبالشو گرفت؛دید رفت تو خونه ی امام سجاد...آقا یه غلامی دارین...میخوام ازتون بخرم...غلام آل الله حاضر بودند زندگیشونو بدن ولی درِ خونه ی امام سجاد وایسن...غلامارو صدا زد...کدومشون رو میخوای؟فرمودند:با این مرد برو....گفت:آقا من از شما جدا شم،مُردم...به جون مادرم خودم نوکرتونم...بدم...ولی نوکرتم....