نمایش جزئیات
مدح خوانی زیبا ویژۀ میلادِ حضرتِ امام زین العابِدین علیه السلام به نفسِ کربلایی حسین طاهری
خدای عالی اعلا ندار از تو عالی تر
ندارد در بساط خود از این عالی تعالی تر
علیٌ حُبُه جُنَّه قَسیم النٰار والجَنَّه
به حمدالله والمن ولی الله ست والی تر
اگر پا بر زمین کوبد علی افلاک میروبد
نباشد در کف دستش از این عالم سفالی تر
اگر فرش نجف گردیم حقاً محترم گردیم
که از قالیچۀ تبریز میگردیم قالی تر
علی باید ؛ فقط ؛ حتما ؛ امیرالمومنین باشد
علی آمد که او این بار زین العابدین باشد
اگر جایی دهد زلفش دل دیوانۀ مارا
به بوی سیب او بخشم سمرقند و بخارا را
در آغوش حسین است و به رویِ دامن زینب
ببین بابا چه میبخشد گداهارا گداهارا
لب گهواره اش پروانه ای بی تاب اگر دیدند
بدان حبریل آورده است مبارک باد زهرا را
اگر بابا بزرگ این است حتماً این نوه غوغاست
اذانش را علی گفت و به دستش داد دنیا را
علی باید چنان باشد علی باید چنین باشد
علی آمد که او این بار زین العابدین باشد
خدا را شکر ما دیدیم شاه شهریاران را
خدا را شکر ما دیدم ماهِ ماه شعبان را
خدا این نکته را فرمود وقتی فاطمه خندید
فرشته این سخن را گفت و برد از آسمان جان را
که زهرا طورِ دیگر طور دیگر دوست میدارد
میان این عروسانش عروسِ خاکِ ایران را
ببین که می برد امشب تبسم های زیبایش
دلِ مادر بزرگش را دلِ اولادِ سلمان را
علی از ماست از داماد ما زین سرزمین باشد
علی آمد که او این بار زین العابدین باشد
بنا این بود بنشینی وگرنه میرِ میدانی
بنا باشد که برخیزی امیرِ تیغ دارانی
برایت لافتی الا علی میآید از بالا
اگر سربند یازهرا ببندی رویِ پیشانی
هزار الله و اکبر را به بازویِ تو می خوانند
که با شمشیر میگردی علیِ اکبرِ ثانی
علیِ اکبرِ ثانی نه تو بالاتر از آنی
تو عباسی نه اینهم نه , که طوفانتر زِ طوفانی
علی در چارده تصویر آمد دلنشین باشد
علی آمد که او این بار زین العابدین باشد
شاعر : حسن لطفی