نمایش جزئیات

«قلب نبی »

«قلب نبی »

او باقی و خوبان دو عالم همه فانیش

پیران همه مرهون عنایت به جوانش

تا آنسوی عالم اثر لطف نهایش

صد باغ بهار است به یک برگ خزانیش

او قلب نبی عشق علی جان حسین است

جانش نتوان گفت که جانان حسین است

زینب شده مبهوت به سیمای نکویش

لیلا داده از پنجه دل ، شانه به مویش

با خنده گشودند همه دیده بسویش

از بوسه عبّاس گل انداخته رویش

تا دید پدر طلعت نورانی او را

بوسید سر و صورت و پیشانی او را

این است که رخ رنگ شد از خون خدایش

این است که بوسند سر و رو، شهدایش

این است که جان همه عالم به فدایش

این است که گفته است معاویه ثنایش

نامش علی و اشبه مردم برسول است

ریحانه ریحانه زهرای بتول است

این یوسف لیلاست که یوسف شده ماتش

پیوسته فرستاده ز کنعان  صلواتش

هم محو کمال آمده هم محو صفاتش

آثار محمّد متجلاست ز ذاتش

یعقوب اگر صورت  زیباش ببیند

از شوق دگر در بر یوسف ننشیند

ای خیل ملا ئک ز سما لاله فشانید

امشب شب عید است همه مدح بخوانید

عیدیّ خود از یوسف زهرا بستانید

از جام طهورا همگان را بچشانید

با شادی و با خنده و با زمزمه امشب

تبریک بگوئید به زهرا و به زینب

ای سایه ای از قامت و قدّ تو ، قیامت

وی موکب دل را سر کوی تو اقامت

اسلام ز زخم بدنت یافت سلامت

زیباست بر اندام تو دیبای امامت

لطفی که به سوی حرمت را بپوئیم

میلاد تو را پیش تو تبریک بگوئیم

تو مهر فروزان سماوات هدائی

تو مثل عمو چشم و چراغ شهدا ئی

تو زنده به عشقی و در این راه فدائی

تو خون خدا و پسر خون خدائی

با عشق تو ز آغاز سر شته گل «میثم»

تو در دلی و هست مزارت دل «میثم»

حاج غلامرضا سازگار