نمایش جزئیات
مناجات و توسل _حاج مهدی سلحشور
حال و احوالِ گرفتار تماشا دارد گریۀ عبدِ گنه کار تماشا دارد
آمدم گریه کنم تا که نگاهی کنی چون ستاره به شبِ تار تماشا دارد
هرچه شد بین منُ تو زِهمه پوشاندیم آبرو داریِ ستّار تماشا دارد
بارها زیرِ همه قول و قرارم زدم دست گیری تو هر بار تماشا دارد
مهربانی به گنه کار بُود عادتِ تو کَرمِ سفرۀ غفار تماشا دارد
ماه،ماهِ علیُ سفره به نامِ علی هست لحظۀ جلوه ، رخِ یار تماشا دارد
عاشقِ نیمه شب صحنُ سرایِ نجفم حرمِ حیدر کرار تماشا دارد
همۀ آر زویم یک سحر کرببلاست شبِ جمعه حرمِ یار تماشا دارد
یه مادری هی ناله میزنه بُنَیَ قَتلوک و مِنَ الماءِ مَنعوک ...*
مادری دست به پهلو ، پسری پاره گلو گریه ها لحظۀ دیدار تماشا دارد ....
حسین ....
روضۀ قحطی آبُ لبِ عطشانِ حسین گوشۀ صحنِ علمدار تماشا دارد ...
*بابا این آب مهریۀ مادرت بود ... بِدم المَظلوم الهی العَفو ....