نمایش جزئیات
ذکر توسل جانسوز _ ویژه شب جمعه _ حاج مهدی رسولی
کجاست اهل دلی که نگاه ما بکند
برای حال خراب دلم دعا بکند
کجاست خبره طبیبی که کیمیا داند
مس وجود مرا بهتر از طلا بکند
به ذره گر نظر لطف بوتراب کند
به یک نگاه مرا بنده ی خدا بکند ...
*یا امیرالمومنین ... همه گیرم یه نیم نگاه شماست*
همین که داد و فغانم بلند شد دیدم
جناب خواجه شیراز این ندا بکند :
طبیب عشق مسیحا دم است و مشفق لیک
چو درد در تو نبیند که را دوا بکند؟! ...
عاشق که شد که یار به حالش نظر نکرد
ای خواجه درد نیست ولیکن طبیب هست
...
*من نبوم اونی که باید باشم ... من بی حیایی کردم در خانه ی تو ... اونی که دلش گره خورده به این خانواده مگه میتونه آروم بشینه ... امشب روضه خوان مادرش فاطمه ست ... *
مرا بگیر و در خانه ات مقیمم کن
چقدر عبد فراری برو بیا بکند ...
به کار من گره کور خورده است اما
گشایش از گره ام ذکر یارضا بکند ...
چه می شود شب جمعه یکی ز کرب و بلا
حواله ای بفرستد مرا صدا بکند ...
ارباب با وفا ... منو نگاه کن ...
ارباب با وفا ... یه بار صدام کن....