نمایش جزئیات

مناجات با خدا ویژۀ ماه مبارک رمضان به نفسِ حاج مهدی رسولی

مناجات با خدا ویژۀ ماه مبارک رمضان به نفسِ حاج مهدی رسولی

ای آنکه گشودی به رویم باز دری را
خرج منِ آلوده نمودی نظری را
 
شرمنده تر از نوبت قبل آمدم ای وای
دیدی ز من آیا تو گرفتارتری را
 
من نوسفرم،راه دراز است،غریبم
کو خضرِ رهی راه بَرَد نو سفری را
 
قانع نشده دل، که گنهکارترینم
غفلت زده از دست دَهَم هر سحری را
 
از خجلت جرم و گنه آتش نگرفتم
تا اینکه گرفتند ز من چشم تری را
 
ستاریِ تو گرچه شده شامل حالم
من ترک نکردم صفتِ پرده دری را
 
گفتند شهادت هنر مرد الهی است
باید به کجا برد غم بی هنری را
 
در راهِ پُر از فتنه ی این آخر دوران
با نام علی دفع کنم هر خطری را
 
ما چشم به راهیم که با فاطمه آید
همراه برد نوسفرِ محتضری را
 
یابن الحسن! کجایی؟...
من آمدم گدایی...
 
*وقت افطارت چه جوریِ؟اول این جوری دست رو سینه ات میذاری سلام ميدي یا نه؟
 
سلامِ دل بی واهمه
به روزه دارِ فاطمه...