نمایش جزئیات
الهی چه سازم پناهی ندارم (روضه همراه با مناجات)
الهی چه سازم پناهی ندارم به جز توبه و گریه راهی ندارم
ز کردار بد، رفته بس آبرویم به نزد تو جز رو سیاهی ندارم
زافغان خود آنقدر شرمسارم که نزد کس ، عزّو جاهی ندارم
بهر جا کنم رو دری بسته گردد به جز درگه تو جایگاهی ندارم
چه عذرم پذیری و یا گر برانی به جز درگه تو پناهی ندارم
توئی مالک هستی هر دو عالم من بی نوا جز تو شاهی ندارم
شب جمعه است شب رحمت و مغفرت است ،درهای عنایت بروی بندگان باز است ،تا صبح منادی ندا می دهد هَل مِن مستغفر فاغفرله ، هَل مِن تائب فاتوب علیه ،هَل مِن سائل ، فاعطیه سؤله ،آیا گنه کاری هست بیایید در خانه خدا ، آیا پشیمانی هست توبه اش بپذیرم . آیا هست حاجتمندی که مرا بخواند و اجابتش کنم .
خدا امشب عزیز فاطمه را واسطه قرار دادم خوشا بحال آنهایی که الان کنار قبر شش گوشه امام حسین می باشند از همین جا دلت را روانه حرم باصفا کن بگو: السلام علیک یا ابا عبدالله ...
سلام ما به آن بدن پاره پاره ای که میان گودی قتلگاه افتاده بود خواهرش زینب آمده نیزه شکسته ها را کنار زد، شمشیر شکسته ها را کانار زد لبها را به رگهای بریده برادر گذاشت .صدازد آیا تو حسین منی؟
اگر حسین من توئی سرت کو ؟ به من بگو علی اکبرت کو ؟