مدح خوانی‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌_تولد امام حسن مجتبی علیه السلام _حاج محمود کریمی

ای عشق ببین حال پریشانی ما را

ای شوق نشان آتش حیرانی ما را

ای شور بیاور میِ توفانی ما را

تا صبح ببین ناد علی خوانی ما را

 نادعلیا مظهر العجائب ...

تجده عونا لک فی النوائب ...

کل هم و غم سینجلی ...

بولایتک یاعلی یاعلی یاعلی ...

*چه اسراریه تو این "ناد علی ..."با مستی باید یا علی بگی ..."ها علی بشر کیف بشر،ربه فیه تجلی و ظهر"

***

ای شوق نشان آتش حیرانی ما را

ای شور بیاور میِ طوفانی ما را

تا صبح ببین ناد علی خوانی ما را

ما مرد شرابیم اگر هست بیارید

ما را به در بیت علی مست بیارید

دیدند همه قبله ی دنیا شدنش را 2

ذوق علی و گرم تماشا شدنش را

دیدند و ببینید مهیا شدنش را

لبخند علی و شب بابا شدنش را

تنها نه پدر عاشق خندیدن او بود

تا صبح نبی منتظر دیدن او بود

انگار شب قدر مقدر شده امشب

انگار نبی باز پیمبر شده امشب

*میگن در خونت امشب خیلی شلوغه؟!! از در و دیوار داره گدا میباره،ما هم یکیش ..." اصلا میخوام شب قدرم امشب باشه..."شب نوزدهم این قدر بال بال نزنم،هر چی میخوای بدی جان مادرت قسم نمیدم ..." ولی خدایی همین امشب بده ...*

***

انگار شب قدر مقدر شده امشب

انگار نبی باز پیمبر شده امشب

برخیز زمین گوش زمان کر شده امشب

برخیز و ببین فاطمه مادر شده امشب

یک جلوه ز تصویر خداوند رسیده

امشب پسر شیر خداوند رسیده ...

بگذار که یعقوب گشاید نظرش را

تا با تو فراموش نماید پسرش را

*چیه کف زدنت با گریه قاطی شده؟!خدایی باید همه حرفای آقا رو با طلا بنویسیم*

بگذار که یعقوب گشاید نظرش را

تا با تو فراموش نماید پسرش را

هیچ است اگر عشق بریده است سرش را

رو کرده خدا با تو تمام هنرش را

لبخند بزن گردش این روز وشب ازتوست

شیرینی افطار پیمبر رطب از توست

*یا امام حسن ... یا امام حسن ... مادر تقریبا ده ساله این عالم پسر دار شده ... پیغمبر فرمود:فاطمه پاره ی تن منه ، هرکی خوشحالش کنه منو خوشحال کرده،هر کی ناراحتش کنه منو ناراحت کرده؛هر موقع فاطمه خوشحال بشه خدا خوشحال میشه یعنی خوشحال تر از امروز هم داشته فاطمه؟!درجه شادی خداوند و رضای خداوند به درجه رضا و خوشحالی فاطمه بستگی داره،بر حسب روایت دارم عرض میکنم . وقتی خداوند از رضای فاطمه خوشحال میشه به همون اندازه که خوشحال میشه-امروز چقدر فاطمه خوشحال شد ،همون قدر خدا خوشحاله*

یک چشم بگردان و زمین زیر و زبر کن

یک ناز بفرما همه را خون به جگر کن

بند آمده این راه از آن کوچه گذر کن

ما خاک قدمهات به ما نیز نظر کن

چشمان تو محراب سحرهای حسین اند

 آقا پسران تو پسرهای حسین اند ...

وای از جلوات جبروتی که تو داری

از شدت نور ملکوتی که تو داری

فریاد از آن اوج سکوتی که تو داری

حق گرم تماشای قنوتی که تو داری

پیش تو ذلیلم به ضریحی که نداری

یک عمر دخیلم به ضریحی که نداری

***

دور و برتان این همه بیمار اگر هست

یا این همه در شهر بدهکار اگر هست

این قدر گدا بر در و دیوار اگر هست

تقصیر که شد این همه سر بار اگر هست

دیدند کرم روی کرم می دهی آقا

ماندیم عجب بوی کرم می دهی آقا

*آقا ... همه دنیا امشب در خونه امام حسنند ... صدای دونه دونتون رو میشنوه ... هر کی گره داره به والله قسم اگر کسی درست و درمون در خونه امام حسن علیه السلام بیاد دست خالی برنمیگرده ... فقط باید بدونی چه جوری بگیری ، آقا ...آقا ...*

چشم تو سخن از غم و از صبر به من گفت

از شمع شدن شعله شدن آب شدن گفت

با لطف تو چشمان من اینگونه سخن گفت

یک چشم حسینی شدو یک چشم حسن گفت

هرچند خدا خواست کرم داشته باشی

انگار بنا نیست حرم داشته باشی

سوزاند اگر غصه ی تو بال و پرم را

سوزاند غم زینبیه هم جگرم را

من نذر نمودم که کنم هدیه سرم را

ای کاش بیارند از آنجا خبرم را

سوگند در سینه غم خواهر تو هست

هستیم سپر تا حرم خواهر تو هست

شاعر:حسن لطفی

*یا اَبا مُحَمَّدٍ یا حَسَنَ بْنَ عَلِی اَیُّهَا الْمُجْتَبى یَا بْنَ رَسُولِ اللَهِ یا حُجَّةَ اللّهِ عَلى خَلْقِهِ یا سَیِّدَنا وَمَوْلینا اِنّا تَوَجَّهْنا وَاسْتَشْفَعْنا وَتَوَسَّلْنا بِكَ اِلَى اللَهِ وَقَدَّمْناكَ بَیْنَ یَدَىْ حاجاتِنا یا وَجیهاً عِنْدَ اللَهِ إِشْفَعْ لَنا عِنْدَ اللَهِ*