نمایش جزئیات

مناجات با خدا و توسل به حضرت ام البنین سلام الله علیها ویژۀ روزهای پایانی ماه شعبان به نفسِ حاج میثم مطیعی

مناجات با خدا و توسل به حضرت ام البنین سلام الله علیها ویژۀ روزهای پایانی ماه شعبان به نفسِ حاج میثم مطیعی

وقتی صدایت میکنم بشنو صدایم را

آورده ام اینجا برایت ، گریه هایم را

آغوش بگشا بر غریبی بی کس و تنها

تا بشنود عالم صدایِ ربنایم را

 

*امشب با یه امیدی اومدم درِ خونه ت .. فَقَدْ هَرَبْتُ إِلَیْكَ ... سمتِ تو فرار کردم .. مولایِ من ..*

 

آری همانم که فراری بوده از دستت

تو خوب میدانی تمام ماجرایم را

 

*الان میخونی تو مناجات شعبانیه : وَ ضَمِیرِی وَ لا یَخْفَی عَلَیْکَ أَمْرُ مُنْقَلَبِی وَ مَثْوَایَ ...*

 

آری همانم که سراپا غرقِ تقصیر است

اما تو پوشاندی همیشه هر خطایم را

 

قَدْ سَتَرْتَ عَلَیَّ ذُنُوبا فِی الدُّنْیَا وَ أَنَا أَحْوَجُ إِلَى سَتْرِهَا عَلَیَّ مِنْكَ فِی الْأُخْرَى .. جلو امامِ زمانم سرافکنده شدم ... نه فقط به خوبا غبطه می خورم ، برا گذشتۀ خودم دلم تنگ شده ... تو این دنیا پرده ها رو بالا نزدی جلو حضرتِ زهرا منو بی آبرو نکنی ...*

 

جا ماندم از پرواز نه! اصلاً زمین گیرم!

زنجیر نافرمانی‌ام بسته است پایم را

من دور بودم از تو؛ ترسیدم ، زمین خوردم

حالا ولی برگشته‌ام ... داری هوایم را؟

شاعر : زهرا نظری

 

اولِ مناجات فقط یه قسمت میدم ، قسم به اون بانویِ مظلومی که پسراشُ نوکرِ حسین تربیت کرد .. قسم به اون بانویِ مظلومه ای که بشیر اومد مدینه همه رو جمع کرد بی بی ام البنین صدا زد :

أخبِرنی عَن أبِی عَبدالله الحُسَین .. بشیر از حسینم چه خبر ؟ .. بی بی جان چهار تا پسر داشتی همشونُ کشتن .. بشیر از حسینم چه خبر ؟ ... اگه خبر بهت نرسید من بهت بگم : اون علمدارِ رشیدِ کربلا دستاشُ بریدن ... به چشماش تیر زدن .. عمود آهن به فرقش زدن ... پاهاشو بریدن ....

بشیر از حسینم چه خبر ؟ .. بی بی چرا انقدر اصرار می کنی ؟.. بینِ دو نهر آب با لبِ تشنه سر از بدنش جدا کردن ... صدا زد : قَدْ قَطَّعتَ نِیاطَ قَلبی .. صدا زد قلبمُ پاره پاره کردی ... أولادی وَمَن تَحتَ الخَضراء کُلُّهُم فداءُ لأبی عَبدِاللهِ الحُسین ...

. .