نمایش جزئیات

دعای ابوحمزه ثمالی_روضه امام رضا علیه السلام_شب8 رمضان_استاد حاج منصور ارضی

دعای ابوحمزه ثمالی_روضه امام رضا علیه السلام_شب8 رمضان_استاد حاج منصور ارضی

اللهم صل علی محمد و آل محمد و عجل فرجهم،لا حول و لا قوة الا باالله العلی العظیم،استغفرالله الذی لااله الا هو الحی القیوم الرحمن الرحیم ذوالجلال و الاکرام بدیع السموات والارض من جمیع ظلمی و جرمی اسرافی علی نفسی و اتوب الیه .

▪️اللّـهُمَّ رَبَّ شَهْرِ رَمَضانَ، اَلَّذى اَنْزَلْتَ فیهِ الْقُرْآنَ، وَافْتَرَضْتَ على عِبادِکَ فیهِ الصِّیامَ*من که قابل نبودم به من اجازه فرمودی روزه بگیرم،روزه واجبه بر بندگانته من که بندگی نکردم* صَلِّ عَلى مُحَمَّد وَآلِ مُحَمَّد،وَارْزُقْنى حَجَّ بَیْتِکَ الْحَرامِ،فى عامى هذا وَفى کُلِّ عام، وَاغْفِرْلى تِلْکَ الذُّنُوبَ الْعِظامَ،فَاِنَّهُ لا یَغْفِرُها غَیْرُکَ یارَحْمنُ یا عَلاّمُ▪️

 

بازی دنیا ز عمرم زود فرصت را گرفت

قبله ام گم شد،کم آوردم،لیاقت را گرفت

گریه و حال نماز صبح های من چه شد؟!

خواب شیرین سحر فیض عبادت راگرفت

از صغیره شد شروع و به کبیره ختم شد

جرات عاصی شدن ازمن خجالت راگرفت

 

*گاهی وقتا گفتم مگه من چکار کردم؟!رفیقم بمن تذکر داد فحش نده،غیبت نکن ولی من حالیم نشد،گفتم مگه من چکار کردم؟تازه جلو خودشم میگم*

 

جرات عاصی شدن ازمن خجالت راگرفت

یارفیق لارفیق له،حلالم کن اگر

بین ما بار گناهانم رفاقت را گرفت

*تو رفیق من بودی به کجا رسیدم؟*

نور مولا نیست دیگر در میان سفره ام

بی خیالی در ادای خمس،برکت را گرفت

نیم دین را به حیا دادم کارم سخت شد

مستی از انجام معصیت نجابت را گرفت

ذکرو استغفارو توبه،دسته جمعی بهتر است

باخت این شب هاکسی که کنج عزلت را گرفت

مادری میگفت فرزند شهیدش عاقبت

در همین ماه خدا اذن شهادت را گرفت

لذت افطار با خرمای نخل کربلاست

 

*آرزوئه دیگه...*

خوش به حال هرکه از زهرا زیارت راگرفت

 

*خوش به حال اونکه این ماه براش مینویسند کربلا میره*

 

یاغیاث المستغیثین گفت و پاسخ داده شد

نیزه ای روی لب خشکش اجابت را گرفت

 الهی بالحسین الهی العفو ...

. .

أَبْکِی لِخُرُوجِی مِنْ قَبْرِی عُرْیَانا ذَلِیلا حَامِلا ثِقْلِی عَلَى ظَهْرِی*گریه میکنم بر آن موقعی که از قبر عریان میام بیرون،ذلیل میام ییرون،یه بار سنگینی پست سرمه،کیه که منو یاری کنه* أَنْظُرُ مَرَّةً عَنْ یَمِینِی وَ أُخْرَى عَنْ شِمَالِی*به چپ و راستم نگاه میکنم ببینم یه آشنا پیدا میکنم منو یاری بده*إِذِ الْخَلائِقُ فِی شَأْنٍ غَیْرِ شَأْنِی*همه خلائق رو میبینم به خودشون مشغولند نه به کس دیگه"همه دارند گریه میکنند* لِکُلِّ امْرِئٍ مِنْهُمْ یَوْمَئِذٍ شَأْنٌ یُغْنِیهِ وُجُوهٌ یَوْمَئِذٍ مُسْفِرَةٌ ضَاحِکَةٌ مُسْتَبْشِرَةٌ*یه عده رو میبینه خندانند،اینا کیان؟اینا شهدان"سینه زنای حسینند"کسانیند که تو دنیا مواظب بودند حالا دارند میخندند ولی یه عده دیگه مثل من چه جوریند؟*وَ وُجُوهٌ یَوْمَئِذٍ عَلَیْهَا غَبَرَةٌ تَرْهَقُهَا قَتَرَةٌ وَ ذِلَّةٌ*یه عده صورتاشون خاک آلوده،بعضیا صورتا سیاهه،از ذلت سرها رو پایین انداختن" یاحسین،کمک بده*

سربه روی نیزه ها رفت و میخندید شمر

بی حیااز خواهر غم دیده طاقت راگرفت

سَیِّدِی عَلَیْکَ مُعَوَّلِی*من به خودت اعتماد کردم،وَ مُعْتَمَدِی وَرَجَائِی وَتَوَکُّلِی *تو امیدمن بودی*وَ بِرَحْمَتِکَ تَعَلُّقِی*من به رحمتت تعلق دارم،خوب که بازش میکنیم باور کن،نگی همش استفاده میکنی؛ حسین رحمةالله الواسعه هست،وَ بِرَحْمَتِکَ تَعَلُّقِی*من به حسین تعلق دارم*تُصِیبُ بِرَحْمَتِکَ مَنْ تَشَاءُ *به هر کی میخوای از رحمت نصیب میکنی*وَ تَهْدِی بِکَرَامَتِکَ مَنْ تُحِبُّ*هر کی رو دوست داشته باشی بهش کرامت میکنی،راهتو نشون میدی،دستشو میگیری،چه کارایی میکنی*فَلَکَ الْحَمْدُ عَلَى مَا نَقَّیْتَ مِنَ الشِّرْکِ قَلْبِی وَ لَکَ الْحَمْدُ عَلَى بَسْطِ لِسَانِی*حمدت رو میکنم،این شبا به من اجازه دادی زبونم باز بشه با تو حرف بزنم،من که غیر از تو کسی رو ندارم،تازه همین محبت ابی عبدالله و پدر ومادروجدو برادرش رو تو توی دلم قراردادی"

الهی بالحسین الهی العفو ...*

فَبِلِسَانِی هَذَا الْکَالِّ أَشْکُرُکَ*آخه این زبون من لاله از شکرک یه کمکی بده"یا عزیزالله یا صاحب الزمان کمکی بده*أَمْ بِغَایَةِ جُهْدِی،فِی عَمَلِی أُرْضِیکَ وَ مَا قَدْرُ لِسَانِی یَا رَبِّ فِی جَنْبِ شُکْرِکَ وَ مَا قَدْرُ عَمَلِی فِی جَنْبِ نِعَمِکَ وَ إِحْسَانِکَ*چیزی که من کم دارم همین دوتاست:شکر لسان و عمل برای نعمت هات؛کمکم کن"إِلَهِی إِنَّ !جُودَکَ بَسَطَ أَمَلِی*جود تو سبب شد من آرزوهامو آوردم،سفره ی آرزوهامو پهن کردم*وَشُکْرَکَ قَبِلَ عَمَلِی سَیِّدِی إِلَیْکَ رَغْبَتِی*تو این چند شبه تازه دارم به تو علاقه مند میشم*وَ إِلَیْکَ رَهْبَتِی وَ إِلَیْکَ تَأْمِیلِی وَ قَدْ سَاقَنِی إِلَیْکَ أَمَلِی وَ عَلَیْکَ یَاوَاحِدِی عَکَفَتْ هِمَّتِی وَ فِیمَا عِنْدَکَ انْبَسَطَتْ رَغْبَتِی وَلَکَ خَالِصُ رَجَائِی وَخَوْفِی وَبِکَ أَنِسَتْ مَحَبَّتِی*تازه به محبتت انس پیدا کردم*وَ إِلَیْکَ أَلْقَیْتُ بِیَدِی وَ بِحَبْلِ طَاعَتِکَ مَدَدْتُ رَهْبَتِی *همچین که دم افطار میشه میگم ان شاالله طاعتت رو انجام دادم،از طاعتی که انجام دادم مدد میطلبم،یَامَوْلایَ بِذِکْرِکَ عَاشَ قَلْبِی*برای این جوونا عرض میکنم خدایا!آقای من!دلم به ذکر تو زنده است،نکنه این دل بیچارم بمیره" وَبِمُنَاجَاتِکَ بَرَّدْتُ أَلَمَ الْخَوْفِ عَنِّی*خدایا بامناجات کردنم درخونت اون ترسی که تو دلمه تسکینش میدم لابه لای مناجاتم روضه ابی عبدالله میخونم،فَیَا مَوْلایَ وَ یَا مُؤَمَّلِی*بعضیا اینقدر پیشرفت میکنند آرزوشونم میشه خدا،دیگه هیچ آرزویی نداره* وَ یَا مُنْتَهَى سُؤْلِی*ای انتهای مقصد و مقصود من* فَرِّقْ بَیْنِی وَ بَیْنَ ذَنْبِیَ الْمَانِعِ لِی مِنْ لُزُومِ طَاعَتِکَ*دیگه بین من و گناه مانع قرار بده بتونم طاعتت رو انجام بدم"الهی العفو" *فَإِنَّمَا أَسْأَلُکَ لِقَدِیمِ الرَّجَاءِ فِیکَ وَ عَظِیمِ الطَّمَعِ مِنْکَ الَّذِی أَوْجَبْتَهُ عَلَى نَفْسِکَ مِنَ الرَّأْفَةِ وَ الرَّحْمَةِ فَالْأَمْرُ لَکَ وَحْدَکَ لا شَرِیکَ لَکَ وَ الْخَلْقُ کُلُّهُمْ عِیَالُکَ*همه ی خلق روزه خوار سفرتن*وَ فِی قَبْضَتِکَ *همه تو دست خودتن،این دلامونو صاف کن،این دلامونو یه تکونی بده*وَ کُلُّ شَیْ‏ءٍ خَاضِعٌ لَکَ*یه کاری کن من جزء این " کل شی ء خاضع لک بشم*تَبَارَکْتَ یَا رَبَّ الْعَالَمِینَ *دوباره حضرت میره در حال انسانیکه در سکرات موت و اون حالات قبر و

... *إِلَهِی ارْحَمْنِی إِذَا انْقَطَعَتْ حُجَّتِی وَ کَلَّ عَنْ جَوَابِکَ لِسَانِی*اون ساعتی که هر چی به من میگن بگو لااله الاالله  زبونم کار نمیکنه"بیچاره سکته کرده"نمیگن؟!! تازه یه چیزاییم میذارن تو دهان اصلادیگه نمیتونه حرف بزنه ،بگو" اشهد ان لا اله الا الله...محمد رسول الله...علیا ولی الله*وَ طَاشَ عِنْدَ سُؤَالِکَ إِیَّایَ لُبِّی *هوش از سرم پریده اصلا دیگه مغز کار نمیکنه*فَیَا عَظِیمَ رَجَائِی لاتُخَیِّبْنِی إِذَا اشْتَدَّتْ فَاقَتِی*منو ناامید نکن،زمانی که دیگه کسی رو ندارم،سخت گرفتار شدم*وَ لا تَرُدَّنِی لِجَهْلِی وَ لا تَمْنَعْنِی لِقِلَّةِ صَبْرِی أَعْطِنِی لِفَقْرِی وَ ارْحَمْنِی لِضَعْفِی سَیِّدِی عَلَیْکَ مُعْتَمَدِی وَمُعَوَّلِی وَ رَجَائِی وَ تَوَکُّلِی وَبِرَحْمَتِکَ تَعَلُّقِی وَبِفِنَائِکَ أَحُطُّ رَحْلِی وَبِجُودِکَ أَقْصِدُ طَلِبَتِی وَبِکَرَمِکَ أَیْ رَبِّ أَسْتَفْتِحُ دُعَائِی وَلَدَیْکَ أَرْجُو فَاقَتِی وَ بِغِنَاکَ أَجْبُرُ عَیْلَتِی وَتَحْتَ ظِلِّ عَفْوِکَ قِیَامِی*من زیر سایه ی عفو تو اینجا آمدم دارم باهات حرف میزنم،نماز میخونم،قرآن میخونم*وَإِلَى جُودِکَ وَ کَرَمِکَ أَرْفَعُ بَصَرِی وَإِلَى مَعْرُوفِکَ أُدِیمُ نَظَرِی فَلا تُحْرِقْنِی بِالنَّارِ وَ أَنْتَ مَوْضِعُ أَمَلِی*من رو به آتیشت نسوزون ...

. .

وَلاتُسْکِنِّی الْهَاوِیَةَ*منو تو اون جاییکه بدترین مکان جهنمه راهم نده،اونجا جای دشمنان اهلبیته،اونجا جای دشمنان ابی عبدالله* فَإِنَّکَ قُرَّةُ عَیْنِی*تو نور چشم منی*یَا سَیِّدِی لا تُکَذِّبْ ظَنِّی بِإِحْسَانِکَ وَ مَعْرُوفِکَ فَإِنَّکَ ثِقَتِی وَلاتَحْرِمْنِی ثَوَابَکَ فَإِنَّکَ الْعَارِفُ بِفَقْرِی إِلَهِی إِنْ کَانَ قَدْ دَنَا أَجَلِی وَلَمْ یُقَرِّبْنِی مِنْکَ عَمَلِی فَقَدْجَعَلْتُ الاعْتِرَافَ إِلَیْکَ بِذَنْبِی*تااجلم نیامده من زوداعتراف کنم به گناهام*وَسَائِلَ عِلَلِی*آخه این گناهام یه سری اسباب و آلات داشته،عذرمیخوام،اومدم اعتراف کنم* إِلَهِی إِنْ عَفَوْتَ فَمَنْ أَوْلَى مِنْکَ بِالْعَفْوِ*اگرمیخوای ببخشی من از همه سزاوارترم که ببخشی بااین بارگناهام*وَ إِنْ عَذَّبْتَ فَمَنْ أَعْدَلُ مِنْکَ فِی الْحُکْمِ ارْحَمْ فِی هَذِهِ الدُّنْیَا غُرْبَتِی*به من رحم کن من تو این دنیا غریبم،کسی رو ندارم*وَ عِنْدَالْمَوْتِ کُرْبَتِی وَفِی الْقَبْرِ وَحْدَتِی*منوتنهایی توقبر میذارن اونایی که قربون صدقم میرفتن بالای قبر فقط گریه میکنند کاری ازشون بر نمیاد*وَ فِی اللَّحْدِ وَحْشَتِی*یاامام رضا ... اون وقت اونی که درست،با معرفت،امام رضا رو زیارت کرده اینجا به دادش میرسه" یا امام رضا،قربونت برم آقا،همه تنهات گذاشتن،اباصلت میگه همه رفته بودند من بودم وآقا،یه وقت دیدم رو خاکا داره میغلته،هی میگه جیگرم داره میسوزه، روایت این جوریه امام حسن شش ماه طول کشید تابه شهادت رسید ولی این آقاصبح زهررو بهش دادن شب به شهادت رسید"این قدر غریب بوده آقا،نه خواهر بالاسرش بود،خواهر اومد نتونست خودش رو برسونه" یا امام رضا به دادمون برس" وَ إِذَا نُشِرْتُ لِلْحِسَابِ بَیْنَ یَدَیْکَ ذُلَّ مَوْقِفِی*وقتی منو میارن برا حساب کتاب در پیشگاه عظمتت ذلیلم نکن،رحم کن* وَ اغْفِرْلِی مَا خَفِیَ عَلَى الْآدَمِیِّینَ مِنْ عَمَلِی*اونجااز چشم مردم عمل من رو بپوشون من رو رسوام نکن*وَأَدِمْ لِی مَابِهِ سَتَرْتَنِی وَارْحَمْنِی صَرِیعا عَلَى الْفِرَاشِ تُقَلِّبُنِی*حضرت برمیگرده حساب کتاب داشته یا؟!! ما که نمیدونیم،حضرت تازه برمیگرده تازه اونیکه تو بستر مرگ افتاده دیگه نمیتونه تکون بخوره میگه همون موقع من رو کمکم کن،به من رحم کن* أَیْدِی أَحِبَّتِی*دورمو گرفته اند اوناییکه دوستم دارن،دارن گریه میکنند من تو بستر مرگم،صدا میکنند بچه هاشو بگین بیاین این تلقین میکنه،اون خبر میکنه،تازه بعضیا که خیلی نامردی میکنند"زودتر این بابامونو ببرین غسالخونه فردا صبح که مردم آمدند بیارینش،این بابایی که تا دیشب کنارتون خوابیده،میترسن؟ نامردی"بابا کنارش بشینید یه کمی قرآن بخونید تاصبح،میگن میترسیم* وَ تَفَضَّلْ عَلَیَّ مَمْدُودا*از فضل و کرمت به من کمک بده*عَلَى الْمُغْتَسَلِ یُقَلِّبُنِی صَالِحُ جِیرَتِی*به من کمک بده اون ساعتی که من رو روی سنگ غسالخونه میذارن،آب میریزن،امام علیه السلام میفرماید:برای گنهکار آب سرده دارن میریزن ولی اون داد میزنه،آب مذاب میریزند روش، میشورنش،بیچاره داد میزنه،به دادم برس،اینجاست که همسایه ی خوب چقدر به درد آدم میخوره*وَ تَحَنَّنْ عَلَیَّ مَحْمُولا*تمام شد کار این شخص بیچاره*قَدْتَنَاوَلَ الْأَقْرِبَاءُ أَطْرَافَ جَنَازَتِی *فامیل و نزدیکان میان هی به همدیگه سرسلامتی میدن هیچ کسی نیست به این بیچاره بگه داری کجا میری؟دستت خالیه یا دست پره*وَ جُدْعَلَیَّ مَنْقُولا قَدْ نَزَلْتُ بِکَ وَحِیدافِی حُفْرَتِی*منو انتقال میدن به اون خانه ی تنهایی که قبر،نامشه*

 

اگر بناست رئوفی به داد ما برسد

خدا کند شب قبرم امام رضا برسد

 

وَارْحَمْ فِی ذَلِکَ الْبَیْتِ الْجَدِیدِ غُرْبَتِی*به من رحم کن تو خونه ی نو،من غریبم*حَتَّى لا أَسْتَأْنِسَ بِغَیْرِکَ یَا سَیِّدِی*من با کسی انس ندارم* إِنْ وَکَلْتَنِی إِلَى نَفْسِی هَلَکْتُ*اگر منو به خودم واگذاری هلاک میشم*سَیِّدِی فَبِمَنْ أَسْتَغِیثُ إِنْ لَمْ تُقِلْنِی عَثْرَتِی*کی به دادم میرسه اگه تو از گناهام درنگذری؟* فَإِلَى مَنْ أَفْزَعُ إِنْ فَقَدْتُ عِنَایَتَکَ فِی ضَجْعَتِی وَ إِلَى مَنْ أَلْتَجِئُ إِنْ لَمْ تُنَفِّسْ کُرْبَتِی فَإِلَى مَنْ أَفْزَعُ إِنْ فَقَدْتُ عِنَایَتَکَ فِی ضَجْعَتِی* راستی راستی به داد من میرسه در اون جاییکه گیرکردم*سَیِّدِی مَنْ لِی وَمَنْ یَرْحَمُنِی إِنْ لَمْ تَرْحَمْنِی*خدایا کی به من رحم میکنه اگه تو رحم نکنی ...

.