نمایش جزئیات

دعای پرفضیلت افتتاح _شب دهم ماه مبارک رمضان _استاد حاج منصور ارضی

دعای پرفضیلت افتتاح _شب دهم ماه مبارک رمضان _استاد حاج منصور ارضی

اللهم صل علی محمد و آل محمد و عجل فرجهم لاحول و لا قوة الا باالله العلی العظیم استغفرالله الذی لا اله الا هو الحی القیوم الرحمن الرحیم ذوالجلال والاکرام بدیع السماوات و العرض من جمیع ظلمی و السرافی علی نفسی و اتوب علیه

اَللّـهُمَّ رَبَّ شَهْرِ رَمَضانَ، اَلَّذى اَنْزَلْتَ فیهِ الْقُرْآنَ،وَافْتَرَضْتَ على عِبادِکَ فیهِ الصِّیامَ، صَلِّ عَلى مُحَمَّد وَآلِ مُحَمَّد، وَارْزُقْنى حَجَّ بَیْتِکَ الْحَرامِ،فى عامى هذا وَفى کُلِّ عام، وَاغْفِرْلى تِلْکَ الذُّنُوبَ الْعِظامَ،فَاِنَّهُ لا یَغْفِرُها غَیْرک یا رَحْمنُ یا عَلاّم

الهی العفو ...

***

سالها فکر من این است که تو الزاماً

از دعای چه کسی این همه خوبی با من

لحظه به لحظه دقیقه به دقیقه هر آن

لطف بی حد توشد شامل من اما من

جرم کردم عوضش فضل تو را می‌طلبم

نرخ تعیین کنم اینجا وسط دعوا من

کاش آنگونه که رود ازوسط دشت گذشت

بگذری ازمن وآلودگی این دامن

گر بناهست نبخشی ومعطل بکنی

این همه عبد گنهکار چرا تنها من

همنشینان گنه کار من از اول ماه

همگی دوست خوب تو شدن الا من ...

مهر العفو خودت را بزن امشب بلکه

صبح محشرنشوم معطل یک امضا من

 

*آنقدر قیامت معطلی داره ... آنقدر معطلی داره ... هر روزش پنجاه هزار ساله ...*

 

سفر قبر چه نزدیک شده پس باید

کوله و بار مهیا کنم از اینجا من

در همه عمر فقط دغدغه ام این بوده

خوب‌تر جلوه کنم در نظر زهرا من

اگر امروز مرا خرج حسینش نکنی

چه جوابی بدهم پیش علی فردا من ...

هر حسینی که به لب‌های من آمد دیدم

خیلی از فاصله‌ها کم شده از تو بامن

 

*آنقدر تو حسین رو دوست داری که هر وقت من میگم فاصله ام کم میشه با تو ...*

 

روضه کرببلا خوانده شد و از این فیض

دل به امید تو بستن همه حتی من

خواهری گوشه‌ی گودال صدا کرد حسین

چه کنم بی تو عزیزم وسط صحرا من ...

 

به حق ام البنین ، خدیجه ی کبری ، ام الزهرا الهی العفو ....

 

▪️بسم الله الرحمن الرحیم▪️

اَللّـهُمَّ اِنّى اَفْتَتِحُ الثَّنآءَ بِحَمْدِک وَاَنْتَ مُسَدِّدٌ لِلصَّوابِ بِمَنِّکَ،وَاَیْقَنْتُ اَنَّکَ اَنْتَ اَرْحَمُ الرّاحِمینَ فى مَوْضِعِ الْعَفْوِ وَالرَّحْمَةِ، وَاَشَدُّ الْمُعاقِبینَ فى مَوْضِعِ النَّکالِ وَالنَّقِمَةِ، وَاَعْظَمُ الْمُتَجَبِّرینَ فى مَوْضِعِ الْکِبْریآءِ وَالْعَظَمَةِ،اَللّـهُمَّ اَذِنْتَ لى فى دُعآئِکَ وَمَسْئَلَتِکَ،فَاسْمَعْ یا سَمیعُ مِدْحَتى وَاَیْقَنْتُ اَنَّکَ اَنْتَ اَرْحَمُ الرّاحِمینَ فى مَوْضِعِ الْعَفْوِ وَالرَّحْمَةِ، وَاَشَدُّ الْمُعاقِبینَ فى مَوْضِعِ النَّکالِ وَالنَّقِمَةِ، وَاَعْظَمُ الْمُتَجَبِّرینَ فى مَوْضِعِ الْکِبْریآءِ وَالْعَظَمَةِ، اَللّـهُمَّ اَذِنْتَ لى فى دُعآئِکَ وَمَسْئَلَتِکَ، فَاسْمَعْ یا سَمیعُ مِدْحَتی وَاَیْقَنْتُ اَنَّکَ اَنْتَ اَرْحَمُ الرّاحِمینَ فى مَوْضِعِ الْعَفْوِ وَالرَّحْمَةِ، وَاَشَدُّ الْمُعاقِبینَ فى مَوْضِعِ النَّکالِ وَالنَّقِمَةِ، وَاَعْظَمُ الْمُتَجَبِّرینَ فى مَوْضِعِ الْکِبْریآءِ وَالْعَظَمَةِ، اَللّـهُمَّ اَذِنْتَ لى فى دُعآئِکَ وَمَسْئَلَتِکَ، فَاسْمَعْ یا سَمیعُ مِدْحَتى وَاَجِبْ یا رَحیمُ دَعْوَتى وَاَقِلْ یا غَفُورُ عَثْرَتى،فَکَمْ یآ اِلهى مِنْ کُرْبَة قَدْ فَرَّجْتَها وَهُمُوم قَدْ کَشَفْتَها، وَعَثْرَة قَدْ اَقَلْتَها* چقدر لغزش هامو بخشیدی ، چقد  درد و غم هامو برطرف کردی*وَرَحْمَة قَدْ نَشَرْتَها، وَحَلْقَةِ بَلاء قَدْ فَکَکْتَها،اَلْحَمْدُ للهِِ الَّذى لَمْ یَتَّخِذْ صاحِبَةً وَلا وَلَداً،وَلَمْ یَکُنْ لَهُ شَریکٌ فى الْمُلْکِ،وَلَمْ یَکُنْ لَهُ وَلِىٌّ مِنَ الذُّلِّ،وَکَبِّرْهُ تَکْبیراً اَلْحَمْدُ للهِِ بِجَمیـعِ مَحامِدِهِ کُلِّهَا،عَلى جَمیعِ نِعَمِهِ کُلِّها،اَلْحَمْدُ للهِِ الَّذى لا مُضآدَّ لَهُ فى مُلْکِهِ، وَلا مُنازِعَ لَهُ فى اَمْرِهِ،اَلْحَمْدُ للهِِ الَّذى لا شَریکَ لَهُ فى خَلْقِهِ،وَلا شَبیهَ لَهُ فى عَظَمَتِهِ اَلْحَمْدُ للهِِ الْفاشى فِى الْخَلْقِ اَمْرُهُ وَحَمْدُهُ،اَلظّاهِرِ بِالْکَرَمِ مَجْدُهُ،اَلْباسِطِ بِالْجُودِ یَدَهُ،اَلَّذى لا تَنْقُصُ خَزآئِنُه*اگه منو ببخشی هیچی از خزاینت کم نمیشه ، همه ی عالمم ببخشی ...*وَلا تَزیدُهُ کَثْرَةُ الْعَطآءِ اِلاَّ جُوداً وَکَرَماً، اِنَّهُ هُوَ الْعَزیزُ الْوَهّابُ ...

اَللّـهُمَّ اِنّى اَسْئَلُکَ قَلیلاً مِنْ کَثیر مَعَ حاجَة بى اِلَیْهِ عَظیمَة،وَغِناکَ عَنْهُ قَدیمٌ،وَهُوَ عِنْدى کَثیرٌ*انقدر داری،دنبال گنهکار میگردی ، پیش تو خیلی زیاد همه چیز*وَهُوَ عَلَیْکَ سَهْلٌ یَسیر*کار منو میتونی درست کنی،کار اونایی که التماس دعا گفتن، گرهشونو باز کنی، کار مسلمونا علی الخصوص عراق و سوریه و بحرین ... تو میتونی درست کنی ، من به اندازه خودم میفهمم که خدایا کی هستی ،چه کارای محال رو انجام میدی، ای کسی که گره های کور رو باز میکنی* ٌ،اَللّـهُمَّ اِنَّ عَفْوَکَ عَنْ ذَنْبى،وَتَجاوُزَکَ عَنْ خَطیئَتى،وَصَفْحَکَ عَنْ ظُلْمى،وَسَتْرَکَ عَلى قَبیحِ عَمَلى،وَحِلْمَکَ عَنْ کَثیرِجُرْمى عِنْدَ ما کانَ مِنْ خَطَأى وَعَمْدى اَطْمَعَنى اَنْ اَسْئَلَکَ مـا لا اَسْتَوْجِبُهُ مِنْک * من با حال طمع اومدم در خونت،نه با اعمالم،نه روزه ام نه ... بهت طمع دارم ، میدونم مستوجب محبتتم نیستم* الَّذى رَزَقْتَنى مِنْ رَحْمَتِک وَاَرَیْتَنى مِنْ قُدْرَتِکَ،وَعَرَّفْتَنى مِنْ اِجابَتِکَ،فَصِرْتُ اَدْعُوکَ آمِناً*با دل مطمئن صدات میزنم چون شب ام المومنینه، شب مادرمونه،چه مادری ...

 

مصطفی ممدوح مداحش خدا

لیک مداح خدیجه مصطفی ست

آنکه دامادش علی مرتضاست

دختر او حضرت خیرالنساست

نسل او نسل حسین و مجتبی ست

مادر خوب همه آل عبا ست

مادری پر منقبت ، پر افتخار

آنکه عزت پیش پایش ریخته

مال و مکنت در سرایش ریخته

عشق را در دل خدایش ریخته

حب احمد را سزایش ریخته

گنج عصمت را به جایش ریخته

کل هستی را به پایش ریخته

هست این بانو کنیز کردگار ...

نام ام المومنین زیبنده اش

هر کسی که شیعه است باشد بنده اش

میسزد عالم شود رزمنده اش

هست زهرا جلوه ی تابنده اش

کرده خلقش تا ابد پاینده اش

قد عالم خیر در پرونده اش

درس عزت داد ، درس اقتدار

با تمام اعتبارش ای دریغ

از زنان روزگارش ای دریغ

از دهان روزه دارش ای دریغ

 

*اخه این هفت ،هشت روزی که بوده روزه گرفته بوده*

 

با همه صبر و قرارش ای دریغ

در زمان احتضارش ای دریغ

سالها حصر و حصارش ای دریغ

روز آخر شد به کامش روزگار

جبرییل آمد پیامش آنی است

این سلام حضرت سبحانی است

میزبانا لحظه ی مهمانی است

از بهشت این کفن ارزانی است

رحلتش آغاز روضه خوانی است

روضه هایت کربلا را بانی است

ای دو چشمت بر حسینت اشک بار

 

*گفتم حیفه ، وسط دعا از بی بی نخونم،بقیه ی دعا رو بخونم *وَاَسْئَلُکَ مُسْتَأْنِساً لا خآئِفاً وَلا وَجِلاً،مُدِلاًّ عَلَیْکَ فیما قَصَدْتُ فیهِ اِلَیْکَ،فَاِنْ اَبْطَاَ عَنّى عَتَبْتُ بِجَهْلى عَلَیْکَ* تو محبت کردی،یه ذره دیر حاجتمو دادی، منم رو جهالتم دهد زدم* وَلَعَلَّ الَّذى اَبْطَاَ عَنّى هُوَ خَیْرٌ لى!*اینی که دیر حاجتمو دادی خیر بوده من نفهمیدم* لِعِلْمِکَ بِعاقِبَةِ الاُْمُورِ* خیلی کار خراب کردم،خیلی سفره رو بهم زدم*فَلَمْ اَرَمَوْلاً کَریماً اَصْبَرَعَلى عَبْد لَئیم مِنْکَ عَلَىَّ یارَبِّ،اِنَّکَ تَدْعُونى فَاُوَلّى عَنْکَ*تو منو دعوتم کردی من پشت کردم به دعوتت*وَتَتَحَبَّبُ اِلَىَّ فَاَتَبَغَّضُ اِلَیْکَ وَتَتَوَدَّدُ اِلَىَّ فَلا اَقْبَلُ مِنْکَ*تو دوستی و محبت کردی ولی من قبول نکردم محبت دشمنتو قبول کردم ببخش منو*کَاَنَّ لِىَ التَّطَوُّلَ عَلَیْکَ فَلَمْ یَمْنَعْکَ ذلِکَ مِنَ الرَّحْمَةِ لى وَالاِْحْسانِ اِلَىَّ، وَالتَّفَضُّلِ عَلَىَّ بِجُودِکَ وَکَرَمِکَ،فَارْحَمْ عَبْدَکَ الْجاهِلَ* به من رحم کن من جاهلم،نفهمیدم* وَجُدْ عَلَیْهِ بِفَضْلِ اِحْسانِکَ،اِنَّکَ جَوادٌ کَریمٌ،اَلْحَمْدُ للهِِ مالِکِ الْمُلْکِ،مُجْرِى الْفُلْکِ،مُسَخِّرِ الرِّیاحِ، فالِقِ الاِْصْباحِ، دَیّانِ الدّینِ،رَبِّ الْعَالَمینَ،اَلْحَمْدُ للهِِ عَلى حِلْمِهِ بَعْدَ عِلْمِهِ،وَالْحَمْدُ للهِِ عَلى عَفْوِهِ بَعْدَ قُدْرَتِهِ*تو میتونستی منو بزنی زمین ولی منو بخشیدی*وَالْحَمْدُ للهِِ عَلى طُولِ اَناتِهِ فى غَضَبِهِ،وَهُوَ الْقادِرُعَلى ما یُریدُ،*تو میتونستی توغضبت منو داغونم کنی،تو اخه قادر بودی ولی نکردی*اَلْحَمْدُ للهِِ خالِقِ الْخَلْقِ،باسِطِ الرِّزْقِ،فاِلقِ الاِْصْباحِ،ذِى الْجَلالِ وَالاِْکْرامِ،وَالْفَضْلِ وَالاِْنْعامِ،اَلَّذى بَعُدَ فَلا یُرى ....

‌‌‌‌‌‌‌وَقَرُبَ فَشَهِدَ النَّجْوى، تَبارَکَ وَتَعالى اَلْحَمْدُ للهِِ الَّذى لَیْسَ لَهُ مُنازِعٌ یُعادِلُهُ،وَلا شَبیهٌ یُشاکِلُهُ،وَلا ظَهیرٌ یُعاضِدُهُ،قَهَرَ بِعِزَّتِهِ الاَْعِزّآءَ،وَتَواضَعَ لِعَظَمَتِهِ الْعُظَمآءُ،فَبَلَغَ بِقُدْرَتِهِ ما یَشآءُ،اَلْحَمْدُ للهِِ الَّذى یُجیبُنى حینَ اُنادیهِ،وَیَسْتُرُ عَلَىَّ کُلَّ عَوْرَة وَاَنَا اَعْصیه*من این طوری تعبیر می کنم، همچین که گناه می کنم تو زود می پوشونی، روایت داره وقتی دو نفر گناه میکنن، به ملائکش میگه یه پرده ای بندازید روشون تا دیگر ملائکه نبینن، همه ی عیب های منو پوشوندی*وَیُعَظِّمُ النِّعْمَةَ عَلَىَّ فَلااُجازیهِ،فَکَمْ مِنْ مَوْهِبَة هَنیئَة قَدْ اَعْطانى،وَعَظیمَة مَخُوفَة قَدْ کَفانى،وَبَهْجَة مُونِقَة قَدْاَرانى، فَاُثْنى عَلَیْهِ حامِداً،وَاَذْکُرُهُ مُسَبِّحاً،اَلْحَمْدُ للهِِ الَّذى لا یُهْتَکُ حِجابُهُ*ممنونتم تو پرده ی منو کنار نزدی،خودم خودمو رسوا کردم *وَلایُغْلَقُ بابُه*کیه بگه من در خونه ی خدا رفتم دست خالی برگشتم،باور نکن،بارها شنیدید داشت میومد،رفته بود در خونه ی حاتم با آن همه عطا،نبود و دست خالی ردش کردن،برگشت تو راه حاتم دیدش،گفت کجا بودی؟گفت بابا این شهرت ها دروغه رفتم در خونه ی حاتم طایی جوابمو ندادن،گفت بیا برگرد ببینم چرا جوابتو ندادن،گفت نه دیگه نمیام،گفت بابا تو نیایی مهم نیست اما برا حاتم بده،گدایی بیاد در خونش دست خالی برگرده"وَلا یُرَدُّ سآئِلُهُ،وَلا یُخَیَّبُ آمِلُهُ*آخ،کریم بنده نواز،تو آن خدایی هستی که سائل رو از در خونت رد نمی کنی،سائلو ناامید نمی کنی* اَلْحَمْدُ للهِِ الَّذى یُؤْمِنُ الْخآئِفینَ،وَیُنَجِّى الصّالِحینَ یَضَعُ الْمُسْتَکْبِرینَ،وَیُهْلِکُ مُلُوکاً،وَیَسْتَخْلِفُ آخَرینِ،وَالْحَمْدُ للهِِ قاصِمِ الْجَبّارینَ،مُبیرِ الظّالِمینَ،مُدْرِکِ الْهارِبینَ،نَکالِ الظّالِمینَ،

صَریخِ الْمُسْتَصْرِخینَ،مَوْضِع حاجاتِ الطّالِبینَ،مُعْتَمَدِ الْمُؤْمِنینَ،اَلْحَمْدُ للهِِ الَّذى مِنْ خَشْیَتِهِ تَرْعَدُ السَّمآءُ وَسُکّانُها، وَتَرْجُفُ الاَْرْضُ وَعُمّارُها،وَتَمُوجُ الْبِحارُ وَمَنْ یَسْبَحُ فى غَمَراتِها*همه مشغول ذکرن،موج دریاها و اقیانوس ها حتی رعد تو آسمونها اما من بیچاره فقط خوابم،چند ساعت که به افطار مونده بال بال میزنم کی افطار میشه خدا کمکم کن،وای بر من،امان از تشنگی قیامت،آنقدر تشنگی قیامت سخته که بعضی از اهل جهنم هجوم میارن سمت درختی که اسمش زقومه،آب داره ولی آنقدر تلخه،صدا فریادشون بلند میشه،خدایا ما این روز ها روزه میگیریم نمیدونیم قبوله یا نه،اما به خاطر روزه ی امام زمانمون مارم قاطی ببر، درهم بخر، همه رو قبول کن ... یا ام المومنین ... یا ام الفاطمه" دلم میخواد قبل از اینکه دعا رو تمام کنم شعرمو بخونم،*

 

بارخود رابسته ام پس پرکشیدن راحت است

بال و پر در پیش پیغمبر کشیدن راحت است

یک لباست را کفن کن،باز هم تب کرده ام

داغ را درجامه‌ی دلبر کشیدن راحت است

تاسحر پیشم بمان قرآن بخوان بالا سرم

باتو دست اززندگی دیگر کشیدن راحت است

هرچه وسعم بود را دادم که بااین انقطاع

روح را از قالب پیکر کشیدن راحت است

دخترم را بیشتر در بین آغوشت بگیر

پیش بابا ناز یک دختر کشیدن راحت است

هی سفارش کن به مردم حرمتش را نشکنند

خط غم بر سوره‌ی کوثر کشیدن راحت است

هی سفارش کن که باهیزم نیاید هیچکس

بارداری را به پشت درکشیدن راحت است

ترس آن دارم که دستش باغلافی بشکند

زن نباشد گردن شوهر کشیدن راحت است

*اول دستشو شکستن،بعد علی رو کشیدن*

غصه‌ی بعدی من روز دهم در کربلاست

در ته گودال غم خنجر کشیدن راحت است

قافله بی قافله سالار و زن‌ها در فرار

سرکه روی نیزه شد معجر کشیدن راحت است

در شلوغی سر بازار فکرش را بکن

واقعاً با آستین پوشاندن سر مشکل است

 

اَلْحَمْدُ للهِِ الَّذى هَدانا لِهذا( ..... ) وَصَلِّ عَلَى الصِّدّیقَةِ الطّاهِرَةِ*بی بی جان تسلیت میگیم مادر از دست دادی* فاطِمَةَ سَیِّدَةِ نِسآءِ الْعالَمینَ،وَصَلِّ عَلى سِبْطَىِ الرَّحْمَةِ وَاِمامَىِ الْهُدى،اَلْحَسَنِ وَالْحُسَیْنِ،سَیِّدَىْ شَبابِ اَهْلِ الْجَّنَةِ،*ای آقازاده ها شما مادر بزرگتونو دیدید یا ندیدید؟!! به شما هم تسلیت می گیم،خوب مادربزرگی بود،اما چون ندیدن وقتی زینب به دنیا آمد پیغمبر فرمود عین خدیجه ست،صورتا،صورت خدیجه ست*وَصَلِّ عَلى اَئِمَّةِ الْمُسْلِمینَ ...

.