نمایش جزئیات

شهر شام

شهر شام

چشم امید همه سوی خداست

فاطمه شافع روز جزاست

هر مکانی که شود ذکر حسین

با خبر باش که زهرا آنجاست

 

دلها را ببریم همراه آن قافله ای که وارد شهر شام شد ، سه روز پشت دروازة ساعات نگه شان داشتند ، شهر را آذین کردند ، چراغانی کردند ، مردم را خبر کردند یک عدة خارجی وارد شهر می شوند 1

وقتی اهل بیت همراه سرهای بریده وارد شهر شام شدند . سنگشان زدند ، خاکستر بر سرشان ریختند ، شماتت کردند ، ناسزا گفتند :

 

شامیان هلهله در شام زدند

سنگ بر ما ز سر بام زدند

ما کجا گوشة ویرانه کجا

ما کجا مجلس بیگانه کجا

اینجا عدو بر زخمی پیغمبر نمک زد

اینجا شرار ناله آتش بر فلک زد

از مدخل این شهر تا کنج خرابه

دشمن میان کوچه زینب را کتک زد

اینجا لباس عید پوشیدند زنها

پای سر ببریده رقصیدند زنها

 

عزیزان فاطمه را وارد مجلس یزید کردند عجب پذیرایی کردند شامیان خاندان پیغمبر را ، یک سر ریسمان به بازوی امام چهارم ، سر دیگر به بازوی عمه اش زینب ، بچه ها را میان ما قرار دادند آنقدر با تازیانه .... همه صدا بزنید حسین .

                                                ***

  1. احمد صادقی اردستانی . زینب قهرمان دختر علی ، ص 393-302.

منبع: كتاب گلچين احمدي